اجتماعیمقالات

جامعه بهائیان آمریکا: همیشه و همه جا تحت کنترل ؛ (قسمت چهارم)

نویسنده: جان ریکاردو آی. ئوآن کول

جامعه بهائیان آمریکا

 

نظام سانسور

آیین بهائی یک سیستم سانسور و کنترل چاپ و نشر داخلی را برقرار کرده است. (جانسون ۱۹۹۷ ، ریفیکین ۱۹۹۷)؛ همان‌گونه که در بیشتر کشورهای خاورمیانه از سوی دولت‌ها اعمال می‌شود. در بین نویسندگان بهائی هر مطلبی که درباره‌ی بهائیت نوشته شود، باید متناسب با سطح نویسنده و ناشر توسط لجنه (کمیته) تألیفات امری ذیربط در همان سطح (محلی، ملّی، بین‌المللی) کنترل و بازبینی شود. این روش موجب بروز اختلاف و درگیری زیادی بین مسئولان رسمی و نویسندگان، طی سال‌ها شده است. منتقدین می‌گویند این روش موجب شده تا روشنفکران و نخبگان بهائی نتوانند مطالب قابل توجهی ارائه کنند. برخی از نویسندگان از نوشتن دست بکشند و نشریات بهائی از حالت مستقل خارج شده و به شکل وابسته درآیند. یافته‌های تحقیقات مبتکرانه‌ی دانشگاهیان از نسل جدید بهائیان بعضاً موجب بروز اختلاف و تعارض بین آنان و بهائیان محافظه‌کاری شده که مسئول نهادهای کنترل و سانسور هستند. گرچه مسئولان رسمی بهائی می‌گویند کار سانسور و بررسی مکتوبات “موقتی” است، ولی حقیقت این‌ است که این‌کار تا به‌حال حدود یک قرن انجام شده و بنابر اظهارات بیت‌العدل این‌کار برای مدت نامشخصی در آینده ادامه خواهد یافت. بعضاً ادعا شده که کار کنترل و سانسور نشر موجب “حمایت” از نویسندگان است، ولی عملاً این‌کار به اعمال تنبیه و مجازات برای نویسندگان هم انجامیده است. (نشریه دیالوگ)

سانسور قبل از نشر یکی از روش‌های ابتدایی پیشگیری از ابراز هرگونه نظر نویسندگان بهائی درباره موضوعات اختلافی تاریخ معاصر بهائیت است. قابل ذکر است که از سال۱۹۵۰ به این سو مطلب خاصی درباره تاریخ بهائیت نوشته و منتشر نشده است. تاریخ معاصر از جمله امور ممنوعه بهائیت است، چراکه نوشتن تاریخ معاصر بهائی، مستلزم ارزیابی و ارزش‌گذاری عملکرد مسئولان و مقامات فعلی است. محافظه‌کاران بهائی غالباً ادعا می‌کنند که “سانسور پیش از نشر” عملاً مانعی بر سر راه چاپ یافته‌های تحقیقاتی نیست. ولی در سال ۱۹۸۸ بیت‌‎‌العدلِ تماماً مردانه، با انتشار یک تحقیق علمی و دانشگاهی که اعلام داشته بود زنان هم می‌توانند در بیت‌العدل جهانی به خدمت بپردازند، مخالفت کرد و تأکید کرد تنها مردان می‌توانند به عضویت بیت‌العدل درآیند. اگرچه پیدایش شبکه‌های مجازی اجتماعی و گروه‌های مباحثه ایمیلی چالش عمیقی فرا راه نظام بهائی سانسور داخلی به‌وجود آورده، ولی نهادهای بهائی نیز مترصد ایجاد کنترل شدیدتر در محیط جدید هستند. برای مثال، سایت جامعه‌شناسی. دین. بهائیت (Soc.Religion.Bahai) که برجسته‌ترین سایت برای مباحث دینی بوده و دارای لیست کاربران معتدل است و متصدیان سایت علاقه‌مندند که محافظه‌کار تلقی شوند و درباره سایت و خط‌مشی آن به یک محفل محلی و یک عضو هیئت معاونین گزارش می‌دهند. بعضی اوقات تذکرات و دستورالعمل‌هایی از سوی مشاوران قاره‌ای دریافت می‌کنند. آن‌ها ارائه و ارسال انتقاد نسبت به نهادهای بهائی و یا هر عبارتی که حاکی از چالش عمیق نسبت به بهائیت اُرتدکس و محافظه‌کار باشد را محدود و حذف می‌کنند و یا در جریان مباحث و گفتگوها، وقفه به‌وجود می‌آورند. هنگامی‌که فردریک گلیشر بهائی، بحث و مجادله‌ای را به‌صورت جسورانه آغاز کرد، مسئولان سایت و اعضای مجمع مباحثه شدیداً با او مخالفت کردند و بر ضد او رأی دادند. نحوه‌ی مواجهه مقامات بهائی با مطالب سایت‌ها، کنترل پس از نشر آن‌ها است و از این جهت کارشان شبیه به رفتار دولت سنگاپور است. گروه‌ها و مجامع مجازی و نامه‌های الکترونیک، اگرچه امکان مباحثات گسترده و بدون سانسور را فراهم آورده، در عین‌حال وسیله سودمندی برای کنترل افکار و ایده‌های اعضای بهائیت شده و دریافت‌کنندگان ایمیل‌های غیرمتعارف آن‌ها را به مقامات بهائی ارسال می‌کنند. بسیاری از مقامات بهائی و یا مقامات پیشین و مسئولان بهائی،  فرصت یافته‌اند تا این نوشته‌ها و مکاتبات را بخوانند. توضیحات زیر از سوی یکی از مسئولان پیشین بهائی، که ترافیک نامه‌های الکترونیک افراد جامعه‌ی بهائی را کنترل می‌کرده، موضوع را روشن می‌کند. این شخص زمانی‌که عضو هیئت معاونین (ABM) بود، ارتباطات زیادی داشت و آن افراد به او می‌گفتند که این شرایط می‌تواند به نفع شما باشد. آیا می‌خواهید اطلاعاتی در اختیار شما قرار دهیم، او همواره جواب مثبت می‌داد. لذا مکاتبات زیادی برای او ارسال می‌شد که او حتی نمی‌توانست آن‌ها را بخواند. او تنها برخی موارد محرمانه را مطالعه می‌کرد. (ارتباطات شخصی، ۲۳ سپتامبر ۱۹۹۶)  

مقامات و مسئولان فعّال گزارشات و نامه‌های محرمانه‌ی بسیار بیشتری دریافت می‌کنند. نمونه‌ای از گردش کار سیستم این‌گونه است که یک خانم در یکی از مجامع بحث اینترنتی (فروم)، با یک خانم بهائی ساکن فلوریدا ارتباط داشت، پیامی به او ارسال کرد که در آینده زنان وارد بیت‌العدل که در حال حاضر فقط مردان عضو آن هستند، خواهند شد. زن فلوریدایی یک کپی از آن پیام را به محفل محلی ذیربط خود فرستاد که آن‌ها هم آنرا برای عضو گروه مساعدین ارسال کردند. مقامات رسمی در مورد دریافت این گزارش‌ها، بعضاً گوینده و ارسال کننده را احضار کرده و آن‌ها را دعوت به سکوت می‌کنند. بعضی مواقع مجازات‌ها سخت‌تر هم می‌شود. در آوریل ۱۹۹۶ مشاوران علیه یک گروه از روشنفکران لیبرال که در سایت تالیسمان مباحثه می‌کردند، بیانیه‌ای صادر کرده و اخطار کردند که اظهارات و بیانات آن‌ها برخلاف عهد و میثاق است. (جانسون ۱۹۹۷)

مباحث مطروحه در آن سایت عبارت از موارد زیر بود:

  • متون بهائی باید در چهارچوب تاریخ و ادبیات زمانی خاص آن‌ها در خاورمیانه بررسی شود تا مفاهیم آن‌ها بهتر شناخته شود؛
  • محدودیت‌های بالقوه درباره مصونیت از خطای بیت‌العدل؛
  •  امکان عضویت خانم‌ها در نهاد بیت‌العدل؛
  •  کنترل و سانسور تحت عنوان “بررسی تألیفات و آثار” حذف شود؛
  •  از عملکرد مسئولان پیشین بهائی هم انتقاداتی شده بود؛

مقامات بهائی مباحث بالا را مصداق انتقاد علنی و گروهی دانسته و آن‌ها را تهدید به “طرد” کردند. لذا آن جلسات اینترنتی تعطیل شد. برخی از افراد متهم شده از جمله مؤلف از بهائیت رسمی کناره گرفتند؛ گرچه او عقیده شخصی خود را حفظ کرد و بقیه ساکت شدند. یکی از دانشگاهیان برجسته تهدید شد و اخطاری از مشاور قاره‌ای، استفن بیرکلند، با مضمون زیر دریافت کرد:

دارالتبلیغ بین‌المللی از من خواسته است و این مطلب به اطلاع بیت‌العدل جهانی نیز رسیده، به شما اخطار کنم که انتشار دیدگاه‌های شما برخلاف تعالیم بهائیت بوده و به امر بهائی لطمه وارد می‌کند. اگر شما بخواهید موارد بالا را جمع‌بندی و اعلام کنید می‌بینید که شما هم به تعارض مستقیم با “عهد و میثاق” کشانده می‌شوید. (بیرکلند، ۱۹۹۶)

این اخطاری است که اگر دریافت‌کننده به مفاد آن توجه نکند و ساکت نشود، در مرحله بعد یک پیمان‌شکن و ناقض عهد معرفی خواهد شد. از جمله پیام‌های الکترونیکی (e-mail) که مشاور فوق‌الذکر بایگانی کرده و به‌عنوان شاهد مثال ضمیمه پرونده کرده و اظهار داشته که چنین مواردی قابل تحمل نخواهد بود، این عبارات بود که: “ماوراءالطبیعه بهائی مبتنی بر افکار نوافلاطونی می‌باشد؛ دیگر این‌که برخلاف اظهارات عبدالبهاء سقراط در بیت‌‎المقدس گفتگو و مذاکره‎ای با پیامبران بنی‎اسرائیل نداشته است، یا این‎که بیت‎العدل جهانی در تصمیم‌گیری برای خرید مصالح ساختمانی برای ایجاد بنا در حیفا، مصون از خطا نیست. جدی‌ترین مورد، نامه الکترونیکی بود که آن فرد آکادمیک غفلتاً ارسال کرده بود و در آن به‌طور خصوصی از این‌که تشکیلات ویلمت هنوز جرأت نکرده تا برنامه تالیسمان را تعطیل کند، ابراز خوشحالی کرده است. این ایمیل به‌عنوان مدرک یک توطئه تلقی و مستند سازی شده است.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

مقامات بهائی کنترل زیادی روی گفتگوهای جامعه بهائی دارند و یک‌نوع انحصار مجازی بر رسانه‌های جمعی که مورد استفاده بهائیان می‌باشد، ایجاد کرده‌اند. آن‌ها این کنترل را برای جلوگیری از فعالیت انتخاباتی- تبلیغاتی یا پیشگیری از ایجاد ائتلاف‌های انتخاباتی لازم می‌دانند. علی‌رغم روش‌های تبلیغی غیررسمی که در بالا به آن‌ها اشاره شد. شاید تصادفی نباشد که کنترل بر فعالیت‌های انتخاباتی و ارتباطی بهائیان موجب شده تا انتقاد از مسئولان و رهبران بهائی چندان به گوش همه نرسد و افرادی که کنترل اوضاع را به دست دارند هر ساله مجدداً انتخاب می‌شوند. مسئولان امور در بهائیت نسبت به صاحبان رسانه‌ای که استقلال از خود نشان دهند، بسیار سخت‌گیر هستند. آن‌ها از طریق سیستم و شبکه خبرچینان خود گفتار و بیان اشخاص را به‌طور گسترده‌ای کنترل می‌کنند و از پشت صحنه و به‌وسیله تهدید به مجازات، مخالفان را خاموش می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند هر آنچه را که بهائیان درباره بهائیت می‌نویسند قبل از انتشار کنترل کنند. هر جا که فکر کنند پای منافع تشکیلات و سازمان در میان است، در فعالیت اقتصادی اشخاص هم دخالت می‌کنند. آن‌ها به‌طور محرمانه به ناشران بهائی می‌گویند که چه کتاب‌هایی و یا حتّی چه متن‌هایی چاپ و منتشر بشود یا نشود. آن‌ها برای کنترل بهائیان از ابزارهای تهدید از قبیل از دست دادن حق رأی اداری، سرزنش و تحقیر در نشریات ملّی بهائی و یا طرد روحانی و اخراج و تکفیر، استفاده می‌کنند. تشکیلات بهائی به نحوی عمل می‌کنند که “ایدئولوژی صحیح” از نظر آن‌ها در قدرت بماند و از طریق شناسایی و مهجور نگاه‌ داشتن مخالفان و منتقدان از انتخاب احتمالی آن‌ها پیشگیری می‌کنند. شبکه خبرچینی در جامعه بهائی نظام “همه جا زیر کنترل دوربین‌ها” را به‌وجود آورده، درست همان‌طور که میشل فوکو در بحث راجع به ایده‌ی جِرِمی بنتام درباره “اصلاح مجرمان” آورده است. ( فوکوPenal Reform ، ۱۹۷۹ )

بنتام عقیده دارد که باید مجرمان و جنایتکاران را دائماً زیر نظر داشت تا آن‌ها دیگر نتوانند دست به خلاف و جنایت بزنند، تا آنکه در دراز مدت آن‌ها به لحاظ عادت اصلاح شوند. بهائیان سنّتی معمولاً هرگز متوجه وجود سیستم خبرچینی نمی‌شوند. ولی بهائیان آزاد و مستقل و اندیشمند در مراحل اولیه فعالیت‌های اجتماعی به این موضوع پی می‌برند و آن‌وقت باید تصمیم بگیرند که آیا بقیه عمرشان را زیر ذره‌بین و دوربین زندگی کنند یا خیر. این شیوه کنترل، مثل بسیاری دیگر از مکانیسم‌های کنترل خلاقیت و ابتکار روحی را زائل می‌کند و بهائیت را از رشد و پیشرفت در غرب باز می‌دارد.

پایان

کلیک کنید: قسمت اول

کلیک کنید: قسمت دوم

کلیک کنید: قسمت سوم

 

اطلاعات بیشتر

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × سه =

دکمه بازگشت به بالا