سخن سردبیر

مفید بودن، بهترین تقدیر امسال

گاهی تو زندگی، برخی افراد از خواهر و برادر و خانواده برای آدم ارزشمندتر میشن !
بعضی دوستها جای خالی برادرهای نداشته رو میگیرن و محبت خواهر نداشته رو جبران میکنن !
یه طوری باهات همراه میشن که بعضا خانواده و هم خونت اینطوری نیستن ! از همه چیز مایه می ذارن، وقت و سرمایه و همراهی و همیشه در دسترس بودن و چقدر شیرین و دلچسبِ اونها رو با عنوان برادر و خواهر خطاب کردن !

و چقدر هیجان انگیزه که این نسبت رو کسی بده که راس همه ی آدما باشه !
همه کاره باشه و دستش برای هر چیزی که تصور بشه کرد باز باشه، صاحب باشه و آقا ، سرور باشه و ارباب ، رهبر باشه و همراه ، استاد باشه و غمخوار ، دلبر باشه و سلطان !

شیخ مفید

خوش بحال شیخ مفید ! همونی که برادر شد برای امام زمان و حضرت با عبارت “لِلاَْخِ السَّدِیدِ وَالْوَلِیّ الرَّشِیدَ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ… سَلامُ اللّهِ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُخْلِصُ فِینا بِالْیَقِینِ…؛ به برادر استوار و ولی رشید شیخ مفید، سلام خدا بر تو ای ولیّ خالص در راه ما و دارای یقین به ما..” خطابش کردند.
همونی که وقتی از دنیا رفت روی قبرش با خط امام عصر نوشته شده بود:
《لا صَوَّتَ النَّاعِیَ بِفَقْدِکَ اِنَّما/یَوْمٌ عَلی آلِ الرَّسُولِ عَظِیمٌ
اِنْ کُنْتَ قَدْ غَیَّبْتَ فِی جَدَثِ الَّثری/فَالْعِلْمُ وَ التَّوْحِیدُ فِیکَ مُقِیمُ
وَالْقائِمُ الْمَهْدِیُّ یَفْرَحُ کُلَّما/تَلِیَتْ عَلَیْهِ مِنَ الدُّرُوسِ عُلُومُ…
خبر دهنده مرگ خبر فقدان تو را نیاورد، امروز بر آل محمّد علیهم السلام روز مصیبت بزرگی است.

اگر تو در میان خاک قبر پنهان شدی، علم و توحید همراه تو اقامت کرد.
قائم مهدی خوشحال می شود هر وقت که درسها و علوم تو را برایش می خوانند (کتابهای تو را طالبان، مورد مطالعه و بحث قرار می دهند). 》[تهذیب الاحکام مقدمه ج۱ ص۴۳]
یعنی چی میشه که یه نفر انقدر عزت پیدا میکنه که حکایتِ پایانِ زندگی اش اشکِ بهترینِ خلق رو درمیاره ؟

چی میشه انقدر اعتبار پیدا میکنه که امام از رفتنش به عنوان مصیبت یاد میکنه ؟
وقتی دقیق میشم رو توصیفات امام، تا چشم کار میکنه حرف از نصرت و یاری حضرته !
حرف از اخلاص و وفاداریه ! همون وفا به عهدی که در نامه شون به شیخ، بهش اشاره میکنند :
《…اگر شیعیان ما، که خداوند آنها را به طاعت و بندگی خویش موفّق بدارد، در وفای به عهد و پیمان الهی اتفاق و اتحاد می داشتند و آن را محترم می شمردند، سعادت دیدار ما برای ایشان به تأخیر نمی افتاد و زودتر از این به سعادت دیدار ما نایل می شدند در صورتی که بر اساس معرفت واقعی و راستگویی و صداقت آنها نسبت به ما بود. (یعنی اگر در دوستی با ما صادق بودند.)》[ تهذیب الاحکام مقدمه ج۱ باب ۱۳ ص۴۰]

خدا جونم !

امشب ، شبِ خواستنه ! شبِ خواهشه ! شب درخواست و تمناست !
میشه تو تقدیرِ امسالم، اسم منو در ردیف خدمتگزارایِ مخلصِ ولیّ غائبت بنویسی ! میشه منم براش مفید کنی !
میشه برام نصرت و همراهی اش رو ثبت کنی !
میشه توفیق برام بنویسی تا به عهدش وفا کنم !
و چه تعهد سهل و آسونیه مداومت بر گفتن ” اللهم عجل لولیک الفرج ” که با پای بندی بهش هر چی بخوام شدنیه !

اطلاعات بیشتر

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − نه =

دکمه بازگشت به بالا