گفتگوی خواندنی با دندانپزشک بهایی که شیعه شد… (قسمت دوم)
پدرام نوایی یکی از جوانان بهایی است که چندی قبل با حضور در دفتر آیتالله مجتهد شبستری، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی به مذهب حقه شیعه گروید. او در این گفتگو در تبریز از پشت پرده فرقه بهائیت و چرایی گرویدنش به مکتب اهل بیت (علیه السلام) سخن گفته که تقدیم به همه عاشقان و ارادتمندان امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (علیه السلام) میشود.
کسانی هستند که اطلاعاتی در خصوص بهائیت ندارند، اگر بخواهید این فرقه ضاله را برای آنها معرفی کنید این فرقه را چگونه توصیف میکنید؟
بهائیت فرقهای است که اساس و بنیانش در هواست و هیچ پشتوانه علمی ندارد. اگر بخواهیم در محتوای ادیان الهی تغییری ایجاد کنیم و چیزی دیگری متولد شود، مطمئناً آن دینی نخواهد بود که خداوند دستور به آن داده است. بهائیت جزء مسخرهترین فرقههای دنیاست که واقعا برای دفاع از خود هیچ گونه دلیل و سندی ندارد و چه انتظاری میتوان از فرقهای که به دست دشمنان اسلام و پیامبر (صلّ الله علیه و آله و سلّم) و اهل بیت (علیهم السلام) ایجاد شده، داشت.
انگلیس و به طور کلی دشمنان قسم خورده که کینههای بسیار شدیدی از اسلام، پیامبر اکرم (صلّ الله علیه و آله و سلّم)، اهل بیت (علیهم السلام) و خصوصاً امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در سینه دارند و هیچ وقت دست از دشمنی با اسلام برنمیدارند، از اصلی ترین عوامل ایجاد فرقه بهائیت هستند، و امروزه علاوه بر انگلیس، اسرائیل مهمترین حامی این فرقه ضاله بوده و مرکز بهائیان است چرا به چنین فرقهای به صورت همه جانبه کمک و حمایت میکنند؟
متأسفانه به این مسأله فکر نکرده بودم اما همین استدلالی که گفتید در رد این فرقه کفایت میکند. واقعاً جای سؤال است که انگلیس و اسرائیل که اینگونه با اسلام و مسلمانان دشمنی میکنند چرا از فرقهای که دم از امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) میزند به صورت همه جانبه کمک و حمایت میکنند؛ این یک سؤال بسیار مهمی است که همه مسئولان و حتی خود بهائیان باید به آن جواب دهند.
بیشتر بهائیان هیچ گونه خبری از کارهایی که در داخل بهائیت صورت میگیرد یا از داد و ستدهایی که مسئولان بهائیت در اسرائیل با کشورهای استکباری از جمله انگلیس دارند، اطلاعی ندارند، که باید تحقیق کنند و مطلع شوند. آنها صرفاً به دنبال افزایش تعداد بهائیان هستند میخواهند در مقابل اسلام به نوعی سیاهی لشگر درست کنند و این که قربانی یک حرکت متعصبانه و ضد اسلامی شویم آزاردهنده است.
از همان اول یک احساسی مرا همراهی میکرد که اسمش را میگذارم ندای درونی که همواره مرا هشدار به بطلان این فرقه میداد.
قبل از این که به مکتب تشیع روی بیاورید، چه اطلاعاتی در خصوص این مکتب به دست آورده بودید؟
برخلاف فرقه بهائیت که بر هیچ گونه پایه و اساسی استوار نیست، اسلام و تشیع دارای پایههایی بسیار قوی و مستحکم است و از جامعیت برخوردار بوده و کامل است به گونهای که برای همه چیز برنامه و توصیهای دارد و اگر انسان به آن عمل کند هیچ گونه کم و کاستی نخواهد داشت.
چه توصیهای به بهائیان و هواداران این فرقه دارید؟
اگر تعصباتشان را کنار بگذارند و چشمشان را باز کنند و تحقیق و تفحص کنند و متون و معارف غنی شیعه را به طور دقیق مطالعه کنند، حتماً پی به خرافی بودن این فرقه خواهند برد و حتماً مسلمان و شیعه خواهند شد، اما شرط اول کنار گذاشتن تعصب کورکورانه است.
دقیقاً چه زمانی به صورت جدّی تصمیم بر شیعه شدن گرفتید؟
سال قبل در شب قدر حالت بسیار عجیبی در من بهوجود آمد. به کمک یکی از دوستانم اشهد خودم را خواندم، وضو گرفته و به مسجد رفتم و نماز خواندم و احساس سبکی میکردم و خلاص شده بودم، حالت بسیار عجیبی داشتم و حس نزدیکی به خدا تازه در وجودم زنده شده بود. آن شب برایم بسیار خوب و ماندگار بود که هیچ وقت از یادم نمیرود.
قبل از تشرف به اسلام، آیا خلاء هم در زندگی خود احساس میکردید؟
بله، زندگیام پر از خلاء بود، اما بعد از تشرف به اسلام احساس سبکی میکردم. بالاخره آن دینی که الهی است با آن دینی که ساخته و پرداخته بشر است خیلی فرق دارد.
عمری را طبق بهائیت گذرانده و بالاخره آن عمر برگشت ناپذیر است، خلاءهایی در زندگی احساس میکردید که کم هم نبودند، حتماً چیزهایی در ته دلتان است که میخواهید همه بدانند، صحبتهایی با عوامل اصلی ایجادکننده این فرقه دارید، از آنها برایمان بگویید؟
بالاخره عمری که میگذرد هیچ وقت برنمیگردد و هیچ کسی هم قادر به برگرداندن آن نیست، اما بالاخره بسیار خوشحالم که حداقل از وسط راه برگشتم، نمیدانم از عمرم چقدر باقی مانده است، اما فکر کنم بیش از نیمی از عمرم باقی مانده است، امروز روح و روانم بسیار آسوده است. زندگی معنوی و نزدیک با خدا دارم.
بعد از تشرف به اسلام، مطالعاتی هم در خصوص اسلام و تشیع داشتید؟
بله، هم مطالعه میکردم و هم از دوستان شیعه که اطلاعات خوبی هم داشتند، میپرسیدم و انصافاً عقلی و قانع کننده بود.
پاسخهایی که در خصوص خدا، دین و هر چیز دیگری که هم از عالمان بهائیت و هم از مسلمانان میپرسیدید، کدام یک بهتر، علمی و قانع کننده بود؟
بهائیت که در مقابل همه سؤالاتم فقط میگفت که نیت مهم است و این به هیچ وجه قانع کننده نبود، اما پاسخهایی که از مسلمانان دریافت میکردم کاملاً علمی، دقیق و قانع کننده بود.
به نظرتان مبلغین بهائی خودشان بر آن چیزی که میگفتند اعتقاد داشتند؟
اینها در این کار تعلیم و آموزش میدیدند و هرکسی نمیتواند مثل آنها صحبت کند و دورههای مختلفی در این خصوص گذراندهاند و مغزشان شستشو داده شده است.
در پایان علت ایجاد چنین فرقهای توسط دشمنان اسلام چگونه ارزیابی میکنید؟
دشمنی با اسلام و منزوی کردن اسلام و تشیع که هیچ وقت موفق نخواهند شد.
من چند کلمه بیان میکنم، حتی الامکان با یک کلمه یا جمله آنها را پاسخ دهید:
اسلام:
دین محبت، کامل و جامع.
بهائیت:
فرقه بیپایه و اساس.
اسرائیل و بهائیت:
هردو ساختگی هستند.
آینده اسرائیل:
مشخص است، هیچ آیندهای ندارند و قرآن هم بر آن تاکید کرده، فکر نمیکنم خداوند از ظلمی که به کودکان و زنان میکنند، بگذرد؛ قطعا نابود خواهند شد.
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) :
آرزوی دیدنش را دارم.
سپاسگزار از این که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید:
من هم بسیار متشکرم که باعث شدید تا حرفهایم را به گوش همه برسانم، تا اگر کسی تمایل به گرویدن به این فرقه دارد، قبل از هر چیز تحقیق کند.
پایان.
کلیک کنید: قسمت اول
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ماه ۱۳۹۴
منبع: رهیافتهها