اجتماعیمقالات

آیا بیت‌العدل مصون از خطاست؟ (قسمت اول)

به قلم: کارن بک باکت

 در حال حاضر مباحثه‌ای بر سر تعریف مصون از خطا بودن بیت‌العدل (infallibility) در بین دین‌شناسان بهائی در جریان است. آن‌ها هنوز نتوانسته‌اند به توافقی دست یابند و مباحثه‌ها همچنان بین طرفین در جریان می‌باشد. یک جریان فکری دین‌شناسی می‌گوید که معنای مصون بودن از خطا به واژه عربی آن که همان معصوم است برمی‌گردد. اما برای بسیاری از مردم مصون بودن از خطا به ‌این معنا است که فرد اشتباهی نمی‌کند و هر چه بگوید یا تصمیم بگیرد، یا انجام دهد درست و صحیح می‌باشد. فعلاً به همین تعریف بسنده می‌کنیم، اما مسئله‌ای که برای ذهن کوچک من قابل هضم نیست این است که اگر شخص یا مؤسسه‌ای، به مانند بیت‌العدل در آیین بهائی به گونه‌ای باشد که مصون از خطا تلقی شود، آیا این مؤسسه نباید صاحب تمامی دانش‌ها باشد؟ برای روشن شدن مطلب توضیح می‌دهم.

اگر من بخواهم از فردی مصون از خطا، مثلاً پاپ یا فرضاً بیت‌العدل، سؤالی بپرسم که مثلاً سرعت یک پرستوی آفریقایی در هوا چقدر است؛ آیا آن فرد یا مؤسسه نباید قبل از اینکه به من جوابی بدون خطا بدهد، سرعت پرستوی آفریقایی را بداند؟ ممکن است شما استدلال کنید که پاپ یا بیت‌العدل تنها در مسائلی که مرتبط با آیین کاتولیک و یا آیین بهائی می‌باشد مصون از خطا هستند. آن‌ها اگر بخواهند در مورد پرنده‌شناسی صحبت کنند حرفی برای گفتن ندارند. در نتیجه آن‌ها یک راه فرار برای خود به طور اتوماتیک خواهند داشت، آیا این طور است؟ بسیار خوب، شما به صورت ظاهر و از لحاظ قواعد درست می‌گویید، اما من هم می‌گویم که تنها مقایسه‌ای انجام دادم به قول معروف در مثل مناقشه نیست! برگردیم به بحث، منطق حکم می‌کند قبل از اینکه کسی بتواند به پرسشی پاسخ دهد یا موضعی در مورد مطلبی بگیرد که مصون از خطا باشد، آن شخص نیازمند دانش و اطلاعات فراوان و خیلی زیاد است. اگر کسی بخواهد همواره و بدون محدودیت در مورد هر چیزی نظر صحیح داشته باشد، لازمه‌اش این است که آن فرد دانش کامل و بدون محدودیت داشته باشد و همه چیز را بداند و عالم مطلق باشد (OMNISCIENCE)، حتی اگر کسی درباره همه چیز دانش ندارد، برای اینکه بتواند مصون از خطا باشد، همچنان نیازمند دانش می‌باشد که بتواند محاسبه کند، آنالیز نماید و بتواند بدون هرگونه اشتباه به نتیجه و سرانجام درستی برسد، یعنی نه تنها راه حل را بداند، بلکه پاسخ صحیح را هم بداند.
اما صبر کن، شاید من دارم سر و ته به ‌این قضیه نگاه می‌کنم. چه می‌شود اگر پاپ نیازی نداشته باشد که همه چیز را بداند و عالم مطلق باشد که بخواهد جواب مسائل را بدهد؟ چه می‌شود که پاپ بتواند روابط زمان و مکان و فضا را تغییر دهد و حقیقت را دوباره بازسازی کند و سرعت پرستوی آفریقایی در هوا همان چیزی بشود که او فرض کرده است؟ با توجه به ‌این مطلب، من تنها یک اشکال به ‌این نظریه می‌گیرم و آن اینکه نه پاپ و نه بیت‌العدل و نه هیچ انسان دیگری چنین قدرتی ندارند! هیچ موجودی نیست که ‌این کار را  بتواند بکند مگر خدا، گرچه انسان‌هایی هستند که حتی اعتقادی به وجود خدا ندارند و تا آنجا که من می‌دانم کس دیگری چنین ادعایی نکرده است که قادر متعال باشد.
برگشتیم به خانه اول! این موقعیت و جایگاه خوبی است که بپرسیم آیا بیت‌العدل واقعاً دانای مطلق می‌باشد. این می‌تواند خیلی مسائل را حل کند. اگر چه بیت‌العدل دانای مطلق نیست…!((بخشی از پیام بیت العدل ۱۴ ژوئن ۱۹۹۶))
خوب، این نظریه هم با شاهدی که از خود بیت‌العدل آوردیم منتفی می‌باشد. حال قبل از اینکه بحث را ادامه دهیم، می‌خواهم مطلب دیگری را روشن کنم. قصد من این نیست که بگویم دانای مطلق و مصون بودن از خطا دو مطلب یکسان هستند؛ هرگز. شخص می‌تواند همه چیز را بداند اما اشتباه کند. شخصی می‌تواند دانای مطلق باشد ولی هنگام پاسخ‌گویی آن را مورد توجه قرار نداده و به آن توجه نکند. این دو به طور آشکار از هم جدا هستند و ارتباطی با یکدیگر ندارند. کسی می‌تواند یکی از آن‌ها را داشته باشد در حالی که دیگری را ندارد. اما آیا می‌توان دوّمی را داشت و اولی را نداشت؟! آیا کسی می‌تواند مصون از خطا باشد در حالی که فاقد همه دانش هاست و دانای مطلق نیست؟ اگر جواب مثبت است چگونه چنین چیزی ممکن است؟ ما هیچ چیز در میان آثار و نوشته‌های شوقی افندی پیدا نکردیم که گفته باشد بیت‌العدل در موقعیت و شرایط تصمیم‌گیری به تصمیم غلطی برسد.((بخشی از پیام بیت‌العدل – ۱۴ ژوئن ۱۹۹۶))
چگونه می‌شود که شخص یا مؤسسه‌ای زمینی و مادی، مصون از خطا باشد، به ‌این معنا که هیچ اشتباهی مرتکب نشود و همواره درست عمل کند. اگر آن مؤسسه دارای کمال علم نباشد؟ این موضوع برای من مسئله و چیستان شده است. اگر شما پاسخی دارید خوشحال می‌شوم که با من در میان بگذارید.
اظهار نظر مخاطبان:
گراهام: مطلب و توضیح و شیوه بیان شما کاملاً معقول و منطقی است.
سن مک گلن: به طور یقین مصون بودن از اشتباه نیازمند علم مطلق است، که نه بیت‌العدل و نه ولی امر دارای آن نمی‌باشند، شوقی افندی می‌گوید اگر ولی امر را فردی مافوق بشری بدانیم همانا کفرگویی کرده‌ایم.((نظم جهانی بهاءالله ص ۱۵۰ – آدرس مربوط به منبع انگلیسی می‌باشد)) به یقین همین مسئله برای بیت‌العدل هم صادق است، یعنی مصون از خطا و اشتباه دانستن بیت‌العدل جهانی نیز کفرگویی است. بیت‌العدل می‌گوید: ما در میان نوشته‌های شوقی افندی مطلبی نیافته‌ایم که حاکی از این باشد که بیت‌العدل در تصمیم‌گیری‌های خود به نتیجه نادرستی می‌رسد.((بیت‌العدل، ۱۴ ژوئن ۱۹۹۶، مصونیت از خطا، موضوع زنان در بیت‌العدل))
شوقی افندی می‌گوید: ولی امر نمی‌تواند نظر اکثریت اعضای بیت‌العدل را لغو کند، اما وظیفه دارد به اعضای بیت‌العدل پافشاری کند در مسائلی که ولی امر آن‌ها را به طور وجدانی، در تعارض با مفاهیم و یا روح سخنان بهاءالله تشخیص دهد، تجدید نظر کنند.((شوقی افندی، نظم جهانی بهاءالله ص ۱۵۰))
بیت‌العدل دانای کل و عالم به همه چیز نمی‌باشد، در نتیجه می‌تواند در تشخیص حقایق اشتباه کند یا به خاطر کمبود اطلاعات در موضوع به اشتباه بیفتد و این مسئله کاملاً واضح است. امّا چیزی که شوقی افندی در این جا می‌گوید به طور خاص به موضوع مهم‌تری اشاره دارد. بیت‌العدل فاقد دانش کامل از مفاهیم و روح تعالیم بهاءالله می‌باشد. بنابراین بیت‌العدل می‌تواند در ورطه‌ای مهم‌تر و عمیق‌تر از تصمیم اشتباه هم بیفتد. به گونه‌ای که ممکن است هدایت جامعه امر را به مسیری جدای از روح منتج از سخنان بهاءالله ببرد. همان‌طور که هر فرد دیگری ممکن است این‌گونه بشود. کلمات شوقی افندی دعوت به اصرار و الزام بیت‌العدل بر مواضع شخصی آن‌ها نیست، بلکه متذکر این مطلب می‌باشد که افراد باید فروتنی داشته باشند.
پرویز: منطق جایی در ادیان تشکیلاتی ندارد.
براندن کوک: کل مطلب از نظر من خیلی ساده است. ابتدا اجازه بده فرض کنیم که بیت‌العدل، همیشه درست می‌گوید، البته به شرط آنکه همه اطلاعات مربوطه را داشته باشد. ارسطو می‌گوید تنها دلیل اینکه ما انتخاب غلطی داریم این است که همه حقایق را نمی‌دانیم. اشتباه نتیجه اطلاعات ناکافی است. هر یک از ما اگر در موضوعی اطلاعات کافی داشته باشیم، تصمیم درستی خواهیم گرفت. اگر بیت‌العدل به ‌این مفهوم مصون از خطا است، من آن را می‌پذیرم، همان‌طور که در مورد هر شخص و نهاد دیگری هم آن را می‌پذیرم. ولی با توجه به کمبود اطلاعات و شناختی که در عالم وجود دارد، من هیچ تضمینی ندارم که تمام مصوبات بیت‌العدل درست و صحیح باشد.
تاگ بنی: به نظر من باید تأثیر مقدسات را بر ایجاد تعادل بیشتر در تصمیم‌گیری‌ها در نظر گرفت. آیا راهنمایی الهی نقشی در این بین دارد؟ حتی اگر راهنمایی الهی نقشی داشته باشد، چگونه می‌توان اذعان داشت که تمامی کلمات و عملکرد فرد یا مؤسسه مصون از خطا، به واسطه راهنمایی الهی بوده است؟ به نظر من این قضیه نیازمند داشتن اعتقاد است، نوعی اعتقاد کورکورانه!
عبدالحلیم: به نظر من مطلب بر عکس آن چیزی است که شما می‌گویید. کسی که عالِم مطلق است مصون از خطا است. ولی کسی که مصون از خطا است لزوماً عالم مطلق نیست. فرد مصون از خطا می‌تواند در حوزه خود به همه سؤال‌ها به طور صحیح پاسخ بگوید و اگر سؤالی خارج از حوزه مصونیت او از وی سوال شود، باید جرأت این را داشته باشد که بگوید نمی‌دانم.
باکیا: از کسانی که مشارکت کردند ممنون. به نظر می‌رسد که ‌این مسئله نیازمند تلاش بیشتری برای فهم کامل مطلب است.
مهناز: دوستان عزیز، وقتی می‌گوییم که بیت‌العدل مصون از خطا است به ‌این معنی است که هر تصمیمی که بگیرد بدون خطا می‌باشد. متشکرم.
باکیا: مهناز عزیز، وقتی می‌گویم که کامنت شما دارای منطق دور باطل است، به ‌این معنی است که کامنت از منطق دوری استفاده کرده است. متشکرم.
ساشا: به نظر من مصونیت از خطا حربه‌ای است برای ایجاد وحدت!
اُور مای وادرز: نه تنها بیت‌العدل می‌تواند مصون از خطا باشد بلکه ما هم می‌توانیم دارای چنین خصوصیتی باشیم، از طریق همان مجاری. این گونه نیست که بگوییم فرد مصون از خطا است، بلکه تصمیمی که اتخاذ می‌کند از خطا مبرا است. به گفته عبدالبهاء، در کتاب مفاوضات در مورد موازین ادارک بشری، همه موازین عقل و نقل و حس، انسان را جایزالخطا می‌سازد و تنها فیض روح‌القدس است که می‌تواند علم مصون از اشتباه را به انسان افاضه کند!
فرانک وینترز: عبدالبهاء در جایی اشاره کرده است که وقتی او احتیاج دارد که چیزی بداند علم مربوط به آن برای او ظاهر می‌شود. آیا این علم مطلق است؟ بدون شک عبدالبهاء صاحب علم مطلق نبوده، امّا به سؤالات عالی پاسخ گفته است. بیت‌العدل هم مصون از خطا است، البته اگر پیروانش چنین اعتقاد داشته باشند. آیین بهائی از یاران خود خواسته است که نسبت به بیت‌العدل به گونه‌ای برخورد کنند که مصون از خطا است، که برای برآوردن وحدت می‌باشد. تا به حال هم این قضیه تا حدودی قابل قبول بوده است. اما مشکل این است که برای رشد و گسترش آیین، مسئله‌ساز و محدودکننده می‌باشد. این آیین گفته‌های کهنه‌ای دارد در حالی که مدعی حل معضل مقتضیات زمان و مدرنیته می‌باشد. همان طور که تولستوی گفته است: بهائیت بیشتر از آنچه که بخواهد، شبیه ادیان باستانی است.

ادامه این مقاله را در قسمت دوم مطالعه نمایید …

کلیک کنید: قسمت دوم

کلیک کنید: قسمت سوم

اطلاعات بیشتر

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 − سه =

دکمه بازگشت به بالا