دنیس مک اوئن دکترای خود را در سال ۱۹۷۹ از دانشگاه کمبریج اخذ نمود و مدتی به تدریس مطالعات اسلامی در دپارتمان مطالعات ادیان، در دانشگاه نیوکاسل مشغول بود. او مقالاتی دربارهی باب و بابیان در دایرهالمعارف ایرانیکا نوشته است. همچنین مقالهای دربارهی ارتداد در سیاست ایران، در قرن نوزدهم، در نشریه ژورنال بینالمللی انجمن مطالعات خاورمیانه نوشته است. حوزهی مورد علاقهی او برای مطالعه عمدتاً تشیع مدرن، شیخیه، بابیه و بهائیت است.
جنبش آیینی بابیه در اواسط قرن نوزدهم میلادی، سال ۱۸۴۴، با ادعاهای معنوی و روحانی یک تاجر جوان شیرازی، میرزا علیمحمد شیرازی، در ایران شروع شد. بابیت در مرحلهی اول (تا سال ۱۸۴۸) با توجه به ادعای سردمدار آن که ادعای بابیت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بازگشت قریبالوقوع امام غایب شیعه را داشت. توانست در میان مردم شیعهی ایران و عراق به سرعت رشد کند.
جنبش بابی در مرحلهی دوم (۴۹ – ۱۸۴۸) دچار تحول عجیبی شد. هنگامی که باب در قلعهی چهریق ماکو تحت نظر بود، خود را مهدی موعود اسلام معرفی کرد! در آن هنگام، گروهی از بابیان که در دشت بدشت گرد آمده بودند، نسخ احکام و شریعت اسلام را اعلام کردند!
مرحلهی سوم، بلافاصله پس از این مرحلهی کوتاه اعلام شد. در این مرحله، باب خود را در نقش یک پیامبر مستقل، یا مظهر الهی، تلقی کرد که مأموریت یافته تا دین و شریعت جدیدی بیاورد. به ادعای بابیان بین سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰ حدود چهار تا پنج هزار بابی، در جنگها و پیکارهای شدیدی که بابیان با نیروهای دولتی به راه انداختند، کشته شدند.
خود باب نیز در جولای (تابستان) ۱۸۵۰ با شلیک جوخهی آتش اعدام شد.مقالهی زیر به دنبال روشن کردن زمینه و پیشینهی درگیریها و جنگهای بابیان – دولتیان، در قالب بحث و مطالعهی نظری دربارهی جهاد و پیکارگری ارائه شده در آثار اولیه باب و تحلیل این جدالها و منازعات در چارچوب آن نظریه است. امید است این تحلیل، مبنایی را برای بحث دربارهی تحول بابیت به بهائیت، که طی دهه ۱۸۶۰ اتفاق افتاد، فراهم آورد.
برخی از انواع جهاد، در شکل و زمانهای خاصی، در اغلب ادیان پذیرفته شده است، در اسلام به این مبحث توجه ویژهای شده و فرم و شکل متمایز و توجیهات دینی و الهیاتی برای آن در نظر گرفته شده است. بنابراین تعجبآور نیست که جنگ مقدس یا جهاد، یکی از ویژگیها و ابعاد اصلی بابیت، خصوصاً در مرحلهی اولیه و اسلامی آن بوده باشد.
پاسخ به مشکلات برخاسته از پیکارگیری و جهاد بابیان و خطرات و پیچیدگیهای حاصل از پیکارجویی و نظامیگری بابیان، یکی از مباحث اصلی در توسعهی اولیهی مطالعهی مباحث فرعی بهائیت در دورهی معاصر شده است.تاکنون نقش جهاد در تئوری و عمل بابیان، از دید محققان مغفول مانده است.
گرچه برای مثال، گفتوگو از “شورشهای بابیان”، “شورشهای مهم بابیت” و “شورش” یا “شورش بابیان علیه حکومت” و “شورش و پیکار بابیان” متداول بوده است. از سوی دیگر، در دهههای بعدی نویسندگان بهائی، اقدانات نظامی بابیان را همواره عملکرد دفاعی و در پاسخ به آزار دینی آنها دانسته، هرگونه عنوان شورش و پیکارجویی را نفی کردهاند!
از این رو، یک نویسنده بهائی مینویسد: “هنگامی که آنان (بابیان) از خود دفاع کردند، در چند مورد که تعداد بابیان زیاد و قابل توجه بود و عدهی زیادی از آنان در یک جا تجمع کردند؛ دشمنان آنان این اقدام آنها را سوءتعبیر کرده و از آن به عنوان شورش و سرکشی یاد کردند”. همچنین آن نویسندهی بهائی از “مقاومت مستمر و طولانی بابیان در برابر حملات نیروهای بیشمار مخالف” و دفاع قهرمانانه بابیان سخن گفته است.
بهائیان هم عموماً جنگهای مازندران، نیریز و زنجان را به عنوان قیام و قیامت و جنبش توصیف کردهاند و شرکتکنندگان در آنها هم قربانیان آزار گسترده و سیستماتیک صورت گرفته از سوی مردم و مقامات و دولت و روحانیون تلقی و شهید خطاب شده و پیروان پراکنده و منهزم یک جامعهی تحت فشار تلقی شدهاند.
از جانب بابیان، هرگونه قصد و نیت برای درگیری با مقامات محلی، یا مقابله با مشروعیت حاکمیت، مطلقاً انکار شده است. از سوی رهبری بابیت نیز، هرگونه اقدام و راهبری حمله علیه مخالفان تکذیب گردیده است.
این هر دو دیدگاه، شورش یا دفاع از خود در برابر آزار و فشار مخالفان، بر روی بحث مهمتری سایه افکنده، که همانا ماهیت، جایگاه و عملکرد اصل جنگسالاری و پیکارگری در میان بابیان، در نوشتههای باب و در دیدگاههای ابراز شدهی رهبران بابی است، در مناطقی که مشکل بروز کرد.
به دلایلی مطالعهی دقیق دکترین و عقیدهی جنگ و جهاد، عنصر و موضوع مهم و حیاتی در مطالعهی جنبشهای بابی – بهائی است. این مطالعه، اولاً موجب میشود ما تمرکز لازم را برای ملاحظهی تلقی و نگرش باب و پیروانش نسبت به مسلمانان و حکومت قاجار به دست آوریم.
ثانیاً ما را قادر می سازد به ارزیابی مجددی از مباحث سیاسی و اخلاقی موجود در کارزارها و چیکار های قلعه ی شیخ طبرسی، نی ریز و زنجان یا مواد دیگری که جنگ و پیکار ولو در سطح محدودتری بین بابیان و غیر نظامیان مسلمان، یا نیرویهای نظامی کشوری رخ داد بپردازیم. ثالثا، این مطالعه ما را مستقیما به مهم ترین مباحث کانونی درباره ی توسعه ی بهائیت، هدایت می کند و روشن میسازد که مهم ترین وجه تمایز اعتقادات و دکترین اولیهی بهائی چه بوده است.