جان ریکاردو آی. «ئوآن» کول
جان ریکاردو آی. «ئوآن» کول (متولد ۲۳ اکتبر ۱۹۵۲) یکی از اندیشمندان و مورخان آمریکایی معاصر در حوزهٔ خاورمیانه و جنوب آسیاست. او هم اکنون استاد تمام کرسی «ریچارد میچل کالیگیت» رشتهٔ تاریخ در دانشگاه میشیگان است. کول چندین کتاب با موضوع خاورمیانهٔ مدرن چاپ کردهاست و مترجم برخی متون عربی و فارسی به انگلیسی میباشد. او که از خانوادهای مسیحی بود، در سال ۱۹۷۲ به بهائیت روی آورد، ولی در سال ۱۹۹۶، در پی اختلاف شدید با تشکیلات بهائی، از آن خارج شد. وی از سال ۲۰۰۲ تارنمایی به نام نظرات آگاهانه را در آدرس juancole.com اداره میکند، که به صورت همزمان در صفحهٔ Truthdig.com نیز انتشار مییابد.
پیشینه و تحصیلات
کول در البوکرکی واقع در ایالت نیومکزیکو متولد شد. پدرش در سپاه سیگنال وابسته به ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت میکرد. در سن دو سالگی، خانواده او از نیومکزیکو به فرانسه انتقال مکان دادند. پدرش به همراه ارتش ایالات متحده آمریکا، دو دوره و مجموعاً به مدت هفت سال، به فرانسه مسافرت کرد و یک دورهٔ هجده ماهه در مقر کاگنیو در اسمره، پایتخت کشور اریتره، و پس از آن در اتیوپی گذراند. او بیان میکند که برای اولین بار در اریتره، که جمعیت آن حدوداً نصف مسیحی و نصف مسلمان هست، به اسلام علاقهمند شد. کول در نقاط مختلفی به مدرسه رفته است و طی دوازده سال، در دوازده مدرسه درس گذرانده است؛ مدارسی در پایگاههای نظامی، مدارس شهری، و از جمله مدارسی در ایالات متحدهٔ آمریکا به خصوص در ایالت کالیفرنیا و ایالت کارولینای شمالی. کول مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه نورتوسترن در سال ۱۹۷۵ در رشتهٔ تاریخ و متون مذهبی دریافت کرد. او در پایان دوره کارشناسی خود تحقیقی را در بیروت پایتخت لبنان، انجام داد. سپس در سال ۱۹۷۵ برای تحصیلات تکمیلی به همان شهر بازگشت، ولی جنگهای داخلی لبنان مانع از ادامه تحصیل او در این کشور شد؛ لذا او دوره کارشناسی ارشد را در رشته مطالعات اسلامی و خاورمیانه در دانشگاه آمریکایی قاهره شروع کرد و در سال ۱۹۷۸ فارغالتحصیل شد. سپس کول دوباره به بیروت بازگشت و به مدت یک سال به عنوان مترجم در یک روزنامه مشغول به کار شد. او از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۴ دورهٔ دکترای خود را در رشته مطالعات اسلامی دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس تکمیل نمود. کول پس از اتمام دوره دکترا، به عنوان استادیار رشته تاریخ دانشگاه میشیگان شروع به کار کرد و در سال ۱۹۹۵ به درجهٔ استاد تمامی رسید.
کول دارای پیشینهٔ خانوادگی مرکب از کاتولیک و پروتستان بود و در پایگاههای نظامی به صورت پروتستان رشد پیدا کرد. او در اواخر دهه ۱۹۶۰ و دهه ۱۹۷۰ به ادیان شرقی مانند بودایی علاقهمند شد. سپس، در سال ۱۹۷۲ هنگام تحصیل در دوره کارشناسی در دانشگاه نورتوسترن، عضو بهائیت شد و پس از آن تحقیقاتش بر روی این فرقه تمرکز پیدا کرد. او در سال ۱۹۹۶، بعد از نزاعی شدید با تشکیلات بهائی در رابطه با سیستم مدیریتی آن، از بهائیت خارج شد. این اتفاق به خصوص بعد از تهدید او و درخواست سانسور کردن نوشتههایش از طرف تشکیلات بهائی، صورت گرفت.
انتصابات و جوایز
بورس تحصیلی برنامه فولبرایت-هیز برای رفتن به هند (۱۹۸۲) و مصر (۱۹۸۵-۱۹۸۶) به کول اهدا شد. در سال ۱۹۹۱ گرنت مؤسسه ملی علوم انسانی آمریکا را برای تحقیقات در مورد اعتقادات و تاریخ شیعه دریافت کرد. کول از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ سردبیر مجله بینالمللی مطالعات خاورمیانه بود. او در دفاتر حرفهای انیستیتو آمریکایی مطالعات ایرانیان و دایره سردبیر مجله مطالعات ایرانیان خدمت کردهاست. کول در نوامبر ۲۰۰۴ به عنوان رئیس انجمن مطالعات خاورمیانه در آمریکای شمالی انتخاب شد. در ۲۰۰۶ جایزه جیمز آندرسون برای روزنامهنگاری در صلح اجتماعی را از کالج هانتر دریافت کرد.
سوابق علمی
- ۱۹۷۵: کارشناسی تاریخ و متون مذهبی، دانشگاه نورتوسترن
- ۱۹۷۸: کارشناسی ارشد مطالعات عربی و تاریخ، دانشگاه آمریکایی قاهره
- ۱۹۸۴: دکترا مطالعات اسلامی، دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس
- ۱۹۸۴-۱۹۹۰: استادیار رشته تاریخ، دانشگاه میشیگان
- ۱۹۹۰-۱۹۹۵: دانشیار رشته تاریخ، دانشگاه میشیگان
- ۱۹۹۲-۱۹۹۵: مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا، دانشگاه میشیگان
- ۱۹۹۵-۲۰۰۷ : استاد تمام رشته تاریخ، دانشگاه میشیگان
- ۲۰۰۷تا اکنون: استاد تمام کرسی ریچارد میچل کالیگیت رشته تاریخ، دانشگاه میشیگان
- ۲۰۰۹-۲۰۱۲: مدیر مرکز مطالعات آسیای جنوبی، دانشگاه میشیگان
زمینههای تحقیقاتی
کول که در سال ۱۹۷۲ بهائی شده بود، تحقیقات دانشگاهیش را در زمینه بهائیت آغاز کرد. بهائی بودنش او را به مطالعه زبانها، فرهنگ و تاریخ خاور میانه (خاستگاه بهائیت) و تبلیغ بهائیت در کشورهایی که مسلمانان زیادی داشتند، تشویق کرد. کشورهایی چون لبنان، مصر، اردن و هند. او اکنون به عربی فصیح، عربی لبنانی و مصری، فارسی و اردو سخن میگوید و به زبان ترکی آشناست. برخی از علاقهمندیهای کول ریشه در پیشینه بهائی او دارند. او دربارهٔ هلال شیعی و بهطور کلی اسلام نیز مطالبی نگاشتهاست.
مقالات او دربارهٔ شیخ احمد احسائی بر اساس تحقیقات او در راستای گرنت مؤسسه ملی علوم انسانی آمریکا بودهاست. کول به این نتیجه رسید که شیخ احمد احسائی به اشتباه بعداً به مذاهب بابی و بهائی منتسب شدهاست و این مذاهب از نظر اعتقادات در ادامه راه شیخیه قرار نمیگیرند.
کول در سال ۱۹۹۶ و در پی ناسازگاری با رهبری تشکیلات بهائی از بهائیت خارج شد. او بعدتر اعلام کرد که به عقیدهای شخصی دست یافتهاست اما هم چنان علقهای به بهائیت ندارد. کول سالها پس از خروجش از بهائیت به انتشار کتاب در آن باره ادامه داد. البته موضوع نوشتههای او پس از ۱۱ سپتامبر مشخصاً سیاسیتر شد. او سه جلد از آثار عربی جبران خلیل جبران به انگلیسی ترجمه کردهاست.
مطالعات بهائیت
کول در مدت زمانی که بهائی بود به مطالعات خود در رابطه با بودائیت و صوفیه ادامه میداد و از حالتهای فرقه گونه و ضد تفکر جامعه بهائی فرار میکرد. به تدریج برای او روشن شد که بهائیان در واقع به تساوی حقوق زنان و مردان اعتقاد ندارد و به عنوان مثال دریافت که زنان امکان عضویت در «بیت العدل» که بالاترین مؤسسه مدیریتی بهائیت است، را ندارند. او حتی فهمید که اعتقادات آنها در مورد نژادپرستی هیچ عملکرد بیرونی در پی ندارد و آنها در عمل سکوت اختیار میکنند؛ و در آخر روشن شد که بهائیان از کاتولیکها و مسلمانان پلورالیست تر نیستند و اعتقاد دارند که دین آنها فقط کامل است و ما بقی ادیان ناقص هستند. سپس روشن شد که «بیت العدل» نیز صلح طلب نیست و در میان تفکرات فرقهای آنها بیان میشود که حکومت دینی بهائی باید بر جهان حکومت کند. بر این اساس، کول به تدریج علاقه خود را نسبت به بهائیت از دست داد و در سال ۱۹۸۲ با یک غیر بهائی ازدواج کرد. پس از طرد همسرش از جامعه بهائی، کول خدمات خود را به بهائیت قطع کرد و دیگر در مراسم آنها شرکت نکرد. در دهه ۱۹۹۰میلادی، که هنوز در بهائیت فعال بود، در اثر انجام بحثهای تاریخی و سیاسی مورد نفرت مدیریت بهائی قرار گرفت. در سال ۱۹۹۶ یک مقام عالی رتبه بهائی با او تماس گرفت و او را تهدید کرد که او را “ناقص عهد و میثاق” معرفی خواهند کرد. پیروان آیین بهائی با فرد «ناقص عهد و میثاق» و نیز کسانی که با او ارتباط دارند، قطع ارتباط خواهند کرد. ئوآن از تاکتیکهای تهدیدآمیز و ذهن بسته مدیریتی «بیت العدل» متحیر شد و از ماندن در جامعه بهائی سر باز زد و در نهایت در همان سال از بهائیت خارج شد. کول در زمانی که به بهائیت معتقد بود، خدمات زیادی برای آن جامعه انجام داد؛ او جز اولین بهائیانی بود که در بیروت سکونت گزیدند و پایه جامعه بهائی را در بیروت بنا نهاد. او حتی در روستاهای گامبیا و سنکا به خدمت پرداخت و به آنها آموزش داد که چگونه شورای محلی بهائی روستا را شکل دهند.
کول در سالهای ابتدایی کارش ارتباطاتی با پژوهشگران بهائی هم فکر خودش برقرار ساخت. او پروژه اچبهائی را تأسیس کرد و در این سایت بسیاری از آثار دستنیافتنی ازلی و بهائی مانند کتاب «بیان فارسی» و «بدیع» را منتشر ساخت. بسیاری از نوشتههای آغازین او توسط انتشارات بهائی یا در نشریه برخط سایتش منتشر میشد که برخی از آنها ترجمه آثار گلپایگانی بودند.
کتاب رساله دکترا
کتاب کول با عنوان ریشههای تشیع شمال هند در ایران و عراق (دین و حکومت در دوران اود ۱۷۲۲- ۱۸۵۹) توسط انتشارات دانشگاه کالیفرنیا در سال ۱۹۸۴ میلادی به چاپ رسید. این کتاب بر اساس رساله دکترا کول در دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس است. محور اصلی این کتاب بررسی تاریخی تشکیل پاکستان در سال ۱۹۴۷ میلادی و انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی است که نمایانگر تأثیر دین در تشکیل حکومت میباشد. این کتاب دارای چهار فصل است. فصل اول مقدمه دارای دو زیرفصل است: زیرفصل اول، ریشههای خاورمیانهای تشیع اود و زیرفصل دوم، تشکیل حکومت شیعی در اود و نقش علما در آن. فصل دوم نیز دارای دو زیرفصل میباشد: در زیر فصل اول، به تشیع و گروههای اجتماعی مسلمانان و در زیرفصل دوم، به تشیع عامیانه پرداخته شدهاست. فصل سوم در چهار زیرفصل به آغاز نهادهای رسمی شیعه در اود، فقهای جدید و تلاش برای رهبری دینی این حکومت و نسل دوم فقهای اصولی، حاکمیت روحانی و ایجاد نهاد شیعی پرداخته است. در انتها، فصل پایانی به دو زیرفصل روابط سنیان، هندوها و شیعیان و نیز، به رویکرد مجتهدان با تمدن غرب، از کمکرسانی گرفته تا پیوند، و نیز انقلاب پرداخته است. با توجه به تسلط او به زبانهای متفاوت و ارتباط آنها به این تحقیق، در پایان واژه نامه اصطلاحات عربی، اردو و فارسی و نیز کتابنامه منتخب آورده شدهاست.
گروههای مباحثات رایانامهای
کول مطالعات بهائی خود را، با روی کار آمدن شبکه تارنمای جهانی و مباحثات در لیست پست الکترونیکی، از ابتدا تا اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی از سر گرفت. او توانست مدارک بابی و بهائی به زبان فارسی و عربی را با دیگر علاقهمندان این مباحث، شامل برخی محققین و افراد ایرانی-آمریکایی به اشتراک بگذارد و به یک مجموعه شخصی بزرگتر از گذشته دست پیدا کند. او توانست یافتههای جدید خود را در لیست پست الکترونیکی به بحث و بررسی بگذارد. این دسترسی او به مدارک و اسناد جدید، به همراه تحقیقات او در رابطه با عثمانیان و اسناد عثمانیان در مورد تفکرات بهائی در سده ۱۹ میلادی، و همچنین مباحثات رایانامهای، به نوشتن کتابی به نام “مدرنیته و هزاره در سال ۱۹۹۸ میلادی ختم شد. متأسفانه نه کتاب و نه مباحثات رایانامهای توسط مدیریت اصولگرای بهائی مورد اقبال قرار نگرفت. کتاب چند سال بعد از تهدید کول به “ناقض عهد و میثاق” شدن و در پی آن طرد و ترک پر سر و صدای او از بهائیت، چاپ شد. به چند دلیل نوشتن در مورد بهائیت خیلی پر بازده نبوده است؛ اول اینکه، تنها چند مؤسسه محدود غربی به تحقیقات در مورد مسائل ادیان اقلیت در ایران علاقهمند بودند و تئوریهای بدست آمده از مطالعات ادیان بازخورد کمی در نوشتههای تحقیاتی دانشگاهی داشت. همچنین، در خود ایران، بهائیت یک بحث “تابو” است، لذا ایرانیان از بحث در مورد آن پرهیز میکنند؛ و نیز بیشتر بهائیان به انجام تحقیقات دانشگاهی در مورد سنتهای خودشان بی علاقه هستند. لذا نوشتن کتاب مذکور تنها یک کار محققانه بودهاست، چرا که هیچکدام از سه گروه مطرح شده به صورت وسیع آن را مورد مطالعه و بحث قرار نخواهند داد. مرلین سوآرتز مقالهای در مورد این کتاب در مجله آمریکایی تاریخ نوشت و آن را مقالهای با دقت و ریزبینانه وهمچنین بازتابنده و روشنگر حقیقت نامید. مارگیت واربورگ از دانشگاه کپنهاگ در کتاب تاریخ مذهب مطرح کرد: «کول متون اصلی فارسی و عربی را در بستر تفکرات و سیاست خاورمیانه و به خصوص تحرکات عثمانی اخیر و تحولات حکومت در ایران بررسی کردهاست. او از منابع پرارزش فارسی، عربی و ترکی و همچنین از دانش وسیع خود در بهائیت و تاریخ خاورمیانه بهره برده است تا یک تحقیق عالی، قابل پذیرش، و با جزئیات در مورد تاریخ اندیشه انجام دهد. کول از تاریخ خرد استفاده کردهاست تا تصویر ما از منطقه را توسعه ببخشد. کول نشان داد که شباهت زیادی بین بهائیت و سنت سیمونیانیسم موجود است».
خاطرات سلمانی
کتاب “خاطرات سلمانی” خود زندگینامه محمد علی سلمانی، آرایشگر مخصوص حسینعلی نوری میباشد. در دهه ۱۹۸۰ میلادی اقدامی برای چاپ این خاطرات در انتشارت بهائی بیان در آمریکا توسط ئوآن کول صورت گرفت که به سرعت توسط بیتالعدل از آن جلوگیری گردید. ئوآن کول به استناد اصل تحری حقیقت در دیانت بهائی به انتقاد از بیتالعدل در پنهان ساختن آن بخش از تاریخ بابی و بهائی، که با قرائت رسمی بهائی مغایرت دارد پرداخت. اقدام بعضی از نویسندگان بهائی برای حذف بعضی از بخشها و تلخیص و گزینش بخش دیگری از کتب تاریخی و روایات تاریخی دست اول بابی و بهائی، که به سفارش و تأیید بیت العدل بودهاست، منجر به حذف بخشی از واقعیات و تنظیم کتابها مطابق با قرائت رسمی بهائی، بخش دیگری از انتقاد ئوآن کول به بیتالعدل میباشد.
در ۳۱ اوت ۱۹۸۲ میلادی بیتالعدل نامهای از ئوآن کول، حاوی چند نکته، در خصوص تصمیم وی برای چاپ این کتاب، و اینکه بیتالعدل اعلام داشته در شرایط کنونی برخی صفحات و متون این خاطرات چاپ نشود، دریافت کرد. چند روزی نگذشته بود که از فرد دیگری هم نامهای در این زمینه دریافت کرد و بیت العدل تصمیم گرفت ارسال پاسخ را مدتی به تعویق بیندازد. ضمناً آقای راجر وایت بخشهایی از یک نامه خصوصی در رابطه با این موضوع را با بیت العدل در میان گذاشت.
بیتالعدل در ۱۹ اوت ۱۹۸۰ میلادی نامهای به ئوآن کول فرستاد. در آن نامه بیان شده بود که کمیته ویژهای که از سوی محفل ملّی آمریکا برای بررسی متون فارسی منصوب شده بود، در خصوص مناسب بودن زمان و حکمت انتشار متون شبیه به این کتاب تصمیمگیری نماید. بیتالعدل تصور کرده بود که این کتاب هم در این روند قرار گرفتهاست؛ ولی در ژوئن ۱۹۸۲ میلادی، یک بهائی نامهای به بیتالعدل نگاشت و نگرانی خود را از اینکه قرار است تمام متن این کتاب چاپ شود اعلام داشت. یک تماس تلفنی سریع با آقای درخشانی، منشی لجنهای که اخیراً برای بررسی انتشار متون فارسی منصوب گردیده، گرفته شد و از ایشان خواسته شد تا غیر حکمتآمیز بودن انتشار متن کامل کتاب را در شرایط حاضر به شما گوشزد نماید. با درک فوریت مطلب و درک این موضوع که کمیته اولیه منصوب شده از سوی محفل ملّی بهائیان آمریکا مشکلات چاپ کتاب در این زمان را ارزیابی نکرده بود، بیتالعدل دستور داد تا کمیته ویژهای تشکیل شود و صفحاتی که مورد مناقشه و توجه بیتالعدل بوده را تعیین و با پست سریع برای آقای درخشانی ارسال گردد، تا آن موارد را رعایت و سپس کار چاپ و نشر کتاب صورت پذیرد. بیتالعدل با بیان تأسف از دخالت در این موضوع، هزینههای این حذف کردن در آخرین لحظات را تقبل کرد.
بیتالعدل در ۲ دسامبر ۱۹۸۲ میلادی نامه دیگری به کول فرستاد و در آن بیان کرد که بیتالعدل امیدوار بود که کمیته ذیصلاحی در ایالات متحده تشکیل شده و نه تنها جنبههای عادی و نرمال بررسی را انجام دهد، بلکه مناسبت زمانی و حکمت نشر چنین مطالبی را هم ارزیابی نماید؛ لذا خودش به کنترل و بررسی متن دستنویس نپرداخت. اگر خود بیتالعدل متن را کنترل کرده بود، در شرایط کنونی اجازه ترجمه و انتشار آن را به دلایل زیر نمیداد. درژوئن ۱۹۸۲، به بیتالعدل دربارهٔ احتمال انتشار کامل فارسی این خاطرات هشدار داده شد، لذا در ماه ژوئیه با تعجیل زیاد اقدام برای پاکسازی متون بسیار خطرناک و نامناسب از کتاب آغاز شد. مؤسسه انتشارات کلمات پرس بیشتر متون مورد اعتراض بیتالعدل را در کتاب نگه داشت. چاپ کتاب یک عمل انجام شده است و لذا بیتالعدل تصمیم گرفت آن را تأیید و اجازه دهد؛ ولی اجازه چاپ متن فارسی را، که به مراتب زیانبار تر از متن انگلیسی است، اجازه ندهد. از آنجا که سلمانی از اصحاب نزدیک بهاءالله بوده، ئوآن مسیحی به مقایسه پرداخته و او را با یکی از حواریون مسیح مقایسه خواهد کرد. متنهایی که قبلاً توسط نویسندگان بهائی در ترجمههای منتشره اضافه شده، مثل تلاش ازل برای متقاعد کردن سلمانی به قتل بهاءالله، از جمله موارد تفاوت فاحش بیان مطالب توسط نویسندگان بهائی در قالب بیان تاریخی متوازن است با ارائه و انتشار ساده و بیپیرایه یک روایت تاریخی و مستند. یک نمونه از عباراتی که توسط کمیته برای حذف مشخص شده است: عبارت کوتاهی از سوی برخی بهائیان سلطان آباد که به بهاءالله میگویند: عموجان، اگر تو خدا هستی چرا ما باید اینقدر در سختی و زحمت باشیم.
فیروز کاظمزاده، عضو محفل ملی آمریکا و مورخ دانشگاه ییل، از وقایع به وجود آمده بر اثر انتشار یک منبع تاریخی اولیه برآشفته شده و خواستار تهیه نامهای در حمایت از مؤسسه انتشارات کلمات پرس، در این رابطه شد. پروفسور امین بنانی از دانشگاه کالیفرنیا، که مقدمهای بر خاطرات سلمانی را نگاشته، اصرار داشت که نامش از روی مقدمه برداشته شود، زیرا بههیچ وجه راضی نبود تا نامش در ارتباط با یک اثر سانسور شده باشد.