فردریک گلیشر انتقادهای فراوانی به نظامات، آموزهها و تشکیلات بهائی دارد. بعضی از این نظرات را به طور مستقیم در قالب مقالات مختلف عرضه نموده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود و برخی را نیز به نقل از سایر منتقدان بهائی در سایتهای خود عرضه کرده است. گلیشر مؤسس گروه «بهائیان اصلاحطلب» است. این گروه معتقدند بهائیت پس از عبدالبهاء دچار انحراف شده، از حالت یک آیین معنوی به در آمده و حالت سازمانی و تشکیلاتی به خود گرفته است. بهائیان اصلاحگرا، صحت و درستی الواح وصایای مجعول و منتسب به عبدالبهاء را نمیپذیرند و بر این اساس برای شوقی افندی و سلسلهی ولایت امرالله مشروعیتی قائل نیستند، همچنین اعتقادی به بیتالعدل و سازمانهای عریض و طویل زیر نظر آن ندارند. فردریک گلیشر معتقد است بهائیان اصلاحگرا یکی از بزرگترین و قویترین انشعابهای موجود در بهائیت است که به طور گسترده و مستمر مورد اذیت و آزار و ارعاب افراد متعصب هوادار بهائیت حیفایی قرار گرفته است.
برخی از دیدگاهها و باورهای بهائیان اصلاحگرا از جمله فردریک گلیشر
- شهادت و گواهی بر انحراف و کجروی گروه بهائی تشکیلاتی از مسیر صحیح و درست و تحمیل مفاسد و بدعتهای آشکار طی چند دههی تأسفبار، که موجب خروج و دوری بهائیان از جامعهی خود و ترس و سانسور، اجبار، تحریف و تفسیرهای نادرست گردیده و همه گونه سیاستهای فرقهگرایانه ویژهی دیکتاتورها و رؤسای مستبد، اعم از سیاسی و مذهبی را، بر جامعهی بهائی و اشخاص و خانوادههای بهائی تحمیل کردهاند!
- محافل محلی و ملی بهائی، خدمتگزاران جامعهی بهائی هستند، نه دیکتاتورهایی که مردم، خدمتگزار و مطیع آنها باشند!
- یک سیستم رأیگیری آزاد، باز و صادقانه، موجب میشود تا افراد شایسته انتخاب شوند و این مطلب برای خدمت به امر بهائی ضروری است.
- بهاءالله (برخلاف بیتالعدل و محفل ملی آمریکا) به دنبال “ثبت برند تجاری و کپی رایت” اسم و رسم آیین خود نبود؛ بلکه مایل بود آن را رایگان در اختیار همگان قرار دهد!
- کشتهشدگان بابی، هرگز جان خود را برای “برند و نام تجاری و کپی رایت” بهائیت یا “اسم اعظم” فدا نکردند.
- پیام جهانی بهاءالله فراتر از تمام غل و زنجیرهایی است که پس از مرگ عبدالبهاء ساخته و پرداخته شده است!
- فریب دادن حکومتها در شرق و غرب عالم و سازمان ملل متحد و آنها را به جان یکدیگر انداختن و مقامات و نمایندگان انتخابی آنها را با دادن اطلاعات غلط، گمراه کردن، عملی نفرت انگیز و غیرقابل قبول است.
- هیچ کس و هیچ سازمانی نباید امر بهائی را ابزاری برای کسب قدرت و کنترل مادی و جمعآوری ثروت تلقی کند.
- سوابق مالی و حسابداری مربوط به تشکیلات “اداری” و “عصبهی انتصابی و تبلیغی” بهائیت باید برای ملاحظه و بررسی آزادانهی همه اعضاء جامعهی بهائی و افکار عمومی در دسترس باشد.
- بهاءالله حکمی دربارهی “تسجیل و نظامنامه تشکیلاتی” (شبیه آنچه بیتالعدل فعلی به عمل آورده است)، صادر نکرده است.
- عبدالبهاء این نکته را ضروری و قابل قبول میدانست که بهائیان در سرنوشت و امور کشور خود مشارکت نمایند.
- بهاءالله و عبدالبهاء طرفدار معاشرت با پیروان سایر ادیان بودند، نه مروج گوشهگیری و انزوای دینی.
- روش انزوای اجتماعی، تاکتیک شارلاتانها و دیکتاتورها و فرقهها، برای کنترل تابعان است؛ زیرا نگرانند که مبادا اغنامالله از زیر سلطهی آنها خارج شوند!
- هدف پایهگذاران بهائیت، نه قدرتطلبی و کسب سلطهی جهانی، بلکه شناخت و معرفت خداوند و خدمت به خلق او بود((البته که ما معتقد نیستیم که جناب بهاءالله هدفش خدمت به خلق بود.)).
- هیچگونه تخریب و محدودسازی رسانه نباید تبلیغ و تحمیل شود!
- کارت عضویت در جامعهی بهائی، به هیچ وجه دلیل و ضمانتی برای “ایمان قلبی” فرد نیست.
- عبدالبهاء مبشر “آزادی اندیشه، آزادی تفکر و آزادی بیان” بود((این توصیف به شهادت افرادی که در کنار او بودهاند مانند صبحی و … میباشد زیرا او فردی متملق، ستمگر، دو رو بود.)).
- تفسیر لفظی و ظاهری الواح وصایای عبدالبهاء باعث بیاعتباری و ضربه به آیین بهاءالله و نابودی حیات افراد و جوامع بهائی بسیاری گردیده است.
- سرکوب اندیشه و تفتیش عقاید، تحت هر نام و عنوانی، نباید جایی در دیدگاه و اندیشه بهائی داشته باشد.
- در آیین بهاءالله جایی برای “هیئتهای بررسی و سانسور” وجود ندارد!
- مدل بهاءالله برای نظم جدید جهانی، فاقد مؤسسات دینی استبدادی و ستمکار است.
- حیات جامعهی بهائی بر اساس استبداد و دیکتاتوری تشکیلاتی و سازمان یافتهی فرقهای نیست!
- بهائیت اصلاحگرا به خدا باور و اتکا دارد.
- جاسوسی، خبرچینی و پروندهسازی برای افراد به خاطر مباحث آزادی فکر و اندیشه و تخریب دیگران در فضای مجازی و ایمیل و رسانههای اجتماعی، همگی مذموم و ممنوع است.
- گروه بهائیان اصلاحگرا از محبت و معاشرت با دیگر آحاد بشری استقبال میکنند و هرگز به دنبال صدور کارت شناسایی و کنترل هویت و مشخصات اعضای خود نیستند!
- طرد و تکفیر و اخراج، در آیین ما جایی ندارد!
- آداب و سنن قرون وسطایی به تاریخ پیوسته و ما بهائیان وحدتگرا از ان به عنوان درس تاریخی یاد میکنیم!
- در آیین و احکام بهاءالله، گناه دسته جمعی و مجازات گروهی، جایی ندارد.
- طبقهی روحانی جدیدی که فقط به فکر امتیاز و مقام برای خود است و خودش را پشت اسامی و عناوین سکولاری، همچون “تشکیلات” و “سازمان اداری” پنهان میکند، همچون گلهای گرگ هستند. پوستین و لباس ظاهری آنها هر چه باشد، اهمیتی ندارد.
- غیر بهائیان و بهائیان حق دارند به طور کامل از واقعیات و نوشتههای تاریخی مطلع گردند، هیچ چیز نباید از آنها پنهان و مخفی باشد یا به صورت تحریف و سانسور شده یا خلاصه شده به آنها عرضه شود.
- اندیشه فردی، برخلاف آنچه سران تشکیلات بهائی و بیتالعدل میگویند “توهمات خطرناک ناشی از رسوبات مسیحی” نیست، بلکه موهبت ارزشمند الهی است.
- عبدالبهاء شرایط عضویت در جامعهی بهائی را مشخص کرده است: «بهائی بودن صرفاً و به سادگی عبارت است از “عشق به همهی دنیا، محبت به همهی بشریت و تلاش برای خدمت به آنها و تلاش برای صلح همگانی و برادری عمومی.”
- ترساندن اعضای جامعهی بهائی به وسیله طرد اداری یا طرد روحانی، ممنوع و محکوم است.
- نوشتههای شوقی افندی، بدون شک و تردید، حاوی خطاها و اشتباهات است.
- تجربیات و تاریخ بهائی نشان میدهد بهائیت منسجم و تشکیلاتی از تعالیم بهاءالله منحرف شده و به طور کورکورانه و متعصبانه و قرون وسطایی، با هر گونه بحث و اصلاح و نوگرایی مخالفت مینماید.
- بهائیان نیکاندیش هیچ راه و طریق دیگری جز پذیرش حقایق و تجدیدنظر و پذیرش اصلاحات، در همه سطوح، در تعالیم بهائی را ندارند.
- گروه بهائیان اصلاحگرا که گلیشر خود را جزئی از آنها میداند، هیچ تأکید و اجباری ندارند که سایر گروهها و نحلههای بهائی، عیناً برداشت اینها را از تعالیم بهاءالله داشته باشند.
- آیین بهائیان اصلاحگرا به همراه فردریک گلیشر هرگز به دنبال تحریف یا گزینش بخشی اندک یا متون غیرعادی از نوشتهها و نصوص برای ایجاد برداشت خاص یا تأکید بیش از حد، به منظور تأمین مقاصد سازمانی و کنترل فکر و اهداف فرقهگرایانه نیست.
- آیین بهائیان اصلاحگرا مجاز میشمارد که فرد فرد بهائیان، به نیایش و تفکر، بر اساس برداشت خود از آثار بهاءالله بپردازند و ثمرهی تفکر و اندیشه خود را با هر کس که علاقهمند به شنیدن آنها باشد، در میان بگذارند. یا نظرات و برداشتهای دیگران را دریافت نمایند و با یکدیگر به شور و مشورت و تبادل نظر بپردازند، بدون آنکه برچسبهای زشت و عناوین تحقیرآمیزی بر آنها زده شود.
- بهائیان اصلاحگرا از جمله گلیشر از همهی بهائیان، بهائیان پیشین، همهی جامعهی بشری و هزاران نفری که بر اثر رفتارهای رعبانگیز افراطیهای متعصب پیشین در محافل و تشکیلات بهائی، از جامعهی بهائی طرد شدهاند و مورد تهمت و ناسزا قرار گرفتهاند، دعوت میکند تا بار دیگر، در آیین بهاءالله گرد آیند و به خدمت بشریت بپردازند و به ایجاد جامعهی بهائی جدیدی، بر اساس عقلانیت و اعتدال در حیات اجتماعی و معاشرت با دیگران بر اساس محبت و اعتماد و اخوت بپردازند و همهی موانع نژادی، فرقهای، اجتماعی، اقتصادی، و محلی و ملی را پشت سر بگذارند. آیین بهائی وحدتگرا در آستان حق، زانو میزند و متضرعانه طلب لطف و هدایت مینماید و ضمن پذیرش مشکلات و موانع پیدا و پنهان، به دنبال تحقق نظر و مشیت اوست.