بازگشت بعضی از دانشمندان و مبلغین ورزیده بهائی از بهائیت و کار کردن در نقد آن دلیل بر بطلان و توخالی بودن آن است. زیرا تعداد زیادی از آنها دست از عضویت کشیدند و حتی در نقد بهائیت هم آثاری نوشتند که در زیر به معرفی چند نفر از آنها خواهیم پرداخت:
-
عبدالحسین آیتی تفتی
او ادیبی فاضل در کسوت روحانیت بود که در سال ۱۳۱۹ هجری قمری در میانسالی به بهائیت گروید و عباسافندی به او لقب آواره داد. کتاب «کواکب الدریه» که از مشهورترین کتب تاریخی بهائیان است، نوشتهی اوست. او پس از مسلمان شدن، کتاب یاد شده را فاقد اعتبار علمی دانست و نگارش آن را تحت فشار بهائیت و مغرضانه دانست. آیتی پس از بازگشت به اسلام کتاب «کشف الحیل» را در نقد بهائیت نوشت و در سال ۱۳۰۷ شمسی منتشر کرد. او لقب آواره را نیز از اسم خود حذف نمود و در سال ۱۳۳۲ شمسی درگذشت.
-
حاج میرزاحسن نیکو
وی مقارن توبهی آیتی از حزب بهائی جدا شد و با نوشتن کتاب «فلسفهی نیکو» بیریشه بودن بهائیت و فساد و تباهی سران بهائیت را برملا کرد. نیکو در ۴ جلد کتاب فلسفهی نیکو، به طور مفصل تاریخ بابیگری و بهائیت و متون آنرا مورد نقد منطقی قرار داده است. این ۴ جلد، ردیه بر بهائیت از سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۵ شمسی چاپ و منتشر شده است.
-
فضلاله صبحی
«فضلالله مهتدی» مشهور به صبحی در یک خانوادهی بهائی بهدنیا آمد و به واسطهی خویشاوندی دوری که با بهاء داشت، محرم اسرار آنها بود و حدود ۱۰ سال آخر عمر عباسافندی، کاتب وی شد و در «حیفا» اقامت داشت. او در حیفا پی به نفاق و فساد رهبران بهائیت برد و به واسطهی شدت بدیهایی که در شوقیافندی مشاهده کرد، نتوانست ریاست او را تحمل کند، از این رو به دامن اسلام برگشت و از سال ۱۳۰۷ شمسی مسلمان شد و ۳۴ سال پایان عمرش را صرف افشاگری برضد فساد شوقی افندی و خدمات فرهنگی نمود و او در سال ۱۳۱۲ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در همین سال کتاب «خاطرات صبحی» و در سال ۱۳۳۵ کتاب «پیام پدر» را در نقد بهائیت به رشتهی تحریر درآورد. صبحی در این دو کتاب پرده از چهرهی سران آن برداشت. او بهدنبال نوشتن این کتابها مورد آزار و اذیت بهائیان قرار گرفت.
-
غلامعلی گودرزی معروف به ادیب مسعودی
وی شاعری توانا و ادیبی فاضل است که مدتی شاگرد آیتالله بروجردی بوده است. او پس از ۱۲ سال تبلیغ اسلام در لباس روحانیت به بهائیان پیوست و از ۳۵ سالگی به تبلیغ بهائیت پرداخت، ولی از سال ۱۳۳۸ در اثر ارتباط با پدر مؤمن و با صفای خویش نسبت به بهائیت دلسرد شد. کشته شدن دو پسر و یک دختر او به دستور ساواک، بازگشت او به اسلام را تسریع نمود. بیتالعدل حیفا در سال ۱۳۵۵ طرد روحانی او را اعلام کرد. مسعودی پس از مسلمان شدن اشعار شیوا و نغزی در مدح ائمهی معصومین (علیهمالسلام) و امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) و ارتحال امام خمینی (ره) سروده است.
-
میرزاصالح اقتصاد مراغهای
او پس از جدایی از بهائیت، کتاب «ایقاظ» یا بیداری را در بیان خیانتهای ضد اسلامی و ضد ملی بهائیان نوشت. میرزاصالح اقتصاد که مبلغ و منشی بهائیان در مراغه بود، کتاب بیداری در کشف خیانات بهائیان را در سال ۱۳۰۷ شمسی در تهران چاپ و منتشر نمود. گفتنی است در گذشته نیز پس از مطرح شدن ادعای نبوت از سوی «علیمحمد باب» جمع کثیری از بابیهی مراغه در آن زمان، به اسلام برگشتند.
-
مسیح اله رحمانی
وی مدتی در استان خراسان به تبلیغ بهائیت پرداخت و پس از پی بردن به ماهیت واقعی آن، مخالفت خود را با نوشتن کتاب «راه راست در بطلان اساس بهائیت و افشای خیانتها و مفاسد سران آن» علنی نمود.
-
خانم قدس ایران
وی در خانوادهای بهائی بزرگ شد و پدرش «عبدالکریم خیاط» در عکّا خدمتکار بهاء بود و وی از پدر، مادر و همسرش «رحمتالله علایی» فاصله گرفت و به اسلام بازگشت و کتاب «بارقهی رحمت» را در نقد بهائیت نوشت.
-
امان شفاء
وی نیز پس از جدایی از بهائیت کتاب «نامهای از سن پالو» را در افشای چهرهی واقعی آن نوشت.
-
خانم مهناز رئوفی (رها)
وی که در خانوادهای بهائی در سنندج متولد شده بود در اثر تماس با مسلمانان و تحقیقات مفصل، پی به بطلان آن برد و از طرف بهائیت مورد طرد اداری و روحانی قرار گرفت و برخلاف علاقهی شدیدی که به پدر و مادرش داشت از آنها به ناچار جدا شد و تاکنون چند جلد کتاب در نقد بهائیت نوشته که مهمترین آنها کتاب «سایه شوم» چاپ مؤسسهی «کیهان» است که تاکنون ده بار تجدید چاپ شده است. این کتاب اولین بار در سال ۱۳۸۵ چاپ شد و چاپ دهم آن در سال ۱۳۸۹ منتشر شده است.
در پایان این بحث لازم است به این نکته توجه شود که عدهی زیادی از مبلغین بهائی پس از مواجهه با علما و دانشمندان مسلمان متوجه بطلان آن شدهاند، ولی به واسطهی مطامع دنیوی و یا ترس از برخورد بهائیت توبهی خود را اظهار نکردهاند که میتوان به اسامی و شرح حال آنان در نوشتههای آیتی، نیکو، صبحی و …» مراجعه نمود.