فردریک گلیشر انتقادهای فراوانی به نظامات، آموزهها و تشکیلات بهائی دارد. بعضی از این نظرات را به طور مستقیم در قالب مقالات مختلف عرضه نموده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود و برخی را نیز به نقل از سایر منتقدان بهائی در سایتهای خود عرضه کرده است. گلیشر مؤسس گروه «بهائیان اصلاحطلب» است. این گروه معتقدند بهائیت پس از عبدالبهاء دچار انحراف شده، از حالت یک آیین معنوی به در آمده و حالت سازمانی و تشکیلاتی به خود گرفته است. بهائیان اصلاحگرا، صحت و درستی الواح وصایای مجعول و منتسب به عبدالبهاء را نمیپذیرند و بر این اساس برای شوقی افندی و سلسلهی ولایت امرالله مشروعیتی قائل نیستند، همچنین اعتقادی به بیتالعدل و سازمانهای عریض و طویل زیر نظر آن ندارند. فردریک گلیشر معتقد است بهائیان اصلاحگرا یکی از بزرگترین و قویترین انشعابهای موجود در بهائیت است که به طور گسترده و مستمر مورد اذیت و آزار و ارعاب افراد متعصب هوادار بهائیت حیفایی قرار گرفته است.
بیتالعدل به دنبال سلطه بر بهائیان و نقض آزادی است
بیتالعدل به عنوان تنها قدرت مطلقه بر بهائیان، خود را مصون از خطا دانسته و با کنترل و فشار بر بهائیان، هر صدای منتقدی را سرکوب مینماید. متأسفانه بهائیان با این ایده خو گرفتهاند که هر چه بیتالعدل بگوید، وحی مُنزَل بوده و مخالفت با بیتالعدل مخالفت با خداست. برخورد بیتالعدل و مشاورین قارهای و محافل ملی و محلی با روشنفکران و منتقدان بهائی بسیار زننده و دور از اخلاق است و این شکایتی است که از زبان اکثر افراد فرهیخته در بهائیت شنیده میشود.
بیتالعدلی که شعار وحدت انسانی در جهان سر میدهد، نه تنها شدیدترین برخوردها را با گروههای بهائی غیرهمسو دارد، بلکه با بهائیان روشنفکر و فرهیخته نیز سر دعوا و ستیز دارد و این تصویر را از خود به جای گذاشته است که: “آیین بهائی همنام و مترادف دشمنی با آزادی بیان و اندیشه است.”
فردریک گلیشر به عنوان کسی که سالها در بهائیت بوده و با ایدههای بهاءالله و عبدالبهاء کاملاً آشنایی دارد، این رفتار بیتالعدل را در موارد مختلف به نقد و انتقاد کشیده است. از جمله در این باره مینویسد: « … آزمون واقعی اخلاق هر دینی، به رفتارش نسبت به آنهایی که دهانشان را بسته نگه میدارند نیست، یعنی آنهایی که نه فکر میکنند و نه چیزی را مورد سؤال قرار میدهند. بلکه رفتار آنان با نویسندگان و فرهیختگان آن دین است. این مسأله به طور عمیق مربوط به تاریخ روشنفکران آنها و آداب و رسومی است که در فرهنگ آنها به کار گرفته شده است. آیین بهائی به طور کامل در این آزمون شکست خورده است.»
فردریک گلیشر در مقاله دیگری مینویسد: «بهائیان تشکیلاتی با “قدرت” و “مقام” خو گرفتهاند. مقامات دینی، مقامات روحانی، مقامات عرفانی! این درست است، آن غلط است، این راه و روش بهاءالله است، آن راه و روش بهاءالله نیست! این توجه و وابستگی به قدرت و مقام مافوق همچون سمی در قلب اعضای جامعهی بهائی وجود دارد و به نظر من این تنها دلیل عدم نفوذ و رسوخ افکار بهاءالله در وجود طالبان حقیقت در دوران معاصر است. بهاءالله را در یک قاب تنگ گذاشتهاند و تعالیمش به صورت الواح نوشته شده بر روی سنگ درآمده است. متأسفانه به نظر میرسد برخی از عوارض موجود در بین بهائیان حیفا، از جمله نیاز به قدرت مرکزی، یا طرد و لعن و تکفیر دیگران، در بین افراد خارج شده از تشکیلات بهائی هم وجود دارد.
این رفتار آرام – تهاجمی، اگرچه به ظاهر موجه به نظر میرسد ولی عملاً گونهای رفتار تهاجمی است. پیامبران با قدرت و قاطعیت سخن میگویند، تا کسی پیامبرگونه نباشد، مثلاً بیتالعدل نمیتواند و نبایدچنین لحن توأم با قداست و قدرت را اعمال کند. خداوند صاحب قدرت فائقه است، ولی انسانها چنین نیستند. بیتالعدل (ساکنان حیفا) این نگرش را ترویج کرده که پاسخ هر سؤالی در دست آنها است. آنها به دنبال قدرت و سلطه و کنترل هستند. هر سؤالی دارید برای دبیرخانهی ما بفرستید، ما متعاقباً حقیقت را به شما ارسال خواهیم کرد! این روش کمکی به رشد بهائیت نمیکند و واقعاً مخرب است.
اگر سؤال و بحثی هست، افراد مختلف باید نظر بدهند و بحث کنند تا قضیه روشن شود، نه اینکه همه صامت و ساکت باشند تا شخص دیگری برای آنها تصمیم بگیرد! من فکر میکنم “رفرم بهائی” هم باید از تفسیر و تأویل هر مطلب و موضوعی پرهیز کند. من از تشکیلات غیرمنسجم و آزادی عقیده و اندیشه طرفداری میکنم. امروز صبح داشتم کلمات مفاوضات عبدالبهاء را بازخوانی میکردم و در حالی که افراد به طور دستهجمعی و گروهی دعا میکنند و مناجات انجام میدهند ولی در عمل و کار، اجبار و اکراهی نیست. تمام اجبارها و الزامها بعداً توسط شوقی افندی درست شده است. آن چیزی که سازمان و تشکیلات آهنین نامیده شده است … .
فردریک گلیشر در پایان این قسمت، بیتالعدل را همسان صدام حسین و پاپهای قرن نوزده دانسته و مینویسد: «هوشمند فتح اعظم، عضو سابق بیتالعدل، در پاسخ به سؤالی گفته بود “در آینده اگر بهائیان حکومت را به دست بگیرند، حتماً بیتالعدل زندانی برای مخالفان خود خواهد داشت” (به نقل از خوان کول)
اگر اینطور باشد، چه فرق است بین دیدگاه بهائیت با پاپهای قرن نوزدهم؟ درحالی که برعکس نظر بیتالعدل، نوشتههای بهاءالله و عبدالبهاء همگی طرفدار آزادی اندیشه و اندیشه بنیان است. حتی در درون جامعهی بهائی، این آزادی توسط صدام حسین حیفا (بیتالعدل) نقض شده است. حکومت ظلم و استبداد بهائی در همه جا عیان شده است …» نقل از مقاله “بهائیت به واتیکان دیگری نیازمند است” نوشته خوان کول.
اختلاف و انشعاب:
بهائیت حیفایی (به رهبری بیتالعدل) وجود هرگونه انشعاب و گروه را در جامعهی بهائی انکار میکند. موژان مومن هم بر اساس همان الگو، وجود گروه بهائیان اصلاح گرا را نادیده میگیرد.
بهائیت اصلاحگرا، گرچه فعالیت خود را از ۱۹ اوت ۲۰۰۴ آغاز کرد ولی عقاید و اصول و تفکراتش ریشه در عقاید و باورهای روت وایت، میرزا احمد سهراب، جولی شانلر و سایر بهائیان اولیه دارد، که به خاطر نپذیرفتن برداشتها و تفاسیر غرض آلود و بنیادگرایانه از تعالیم بهائی که خانواده و بستگان نزدیک شوقی افندی نوشته بودند و در سال ۱۹۳۰ دروغین و جعلی بودن آنها توسط دکتر آین ورت میچل اعلام گردید، تهمتها و برچسبهای ناجوانمردانهای بر آنها زده شد. گروه بهائیت اصلاحگرا امروز از بزرگترین گروهها و انشعابات بهائی است، بزرگتر از سه گروه دیگری که محفل ملی بهائیان مستقر در ویلمت، در دادگاه شمال ایلینوی با آنها رو در رو قرار گرفت و شکست خورد! گلیشر یک بهائی طرفدار پلورالیسم دینی و معتقد به جدایی دین از سیاست و طرفدار دین فردی است، نه دین تشکیلاتی.
او وصیتنامه ۱۹۲۲ منتسب به عبدالبهاء معروف به الواح وصایا را مجعول دانسته و خود را وفادار به وصیتنامه ۱۹۱۲ او میداند. او معتقد است با آمدن شوقی افندی بهائیت به یک “سازمان فرقه گرا و تجاوزگر” تغییر ماهیت داده است. گلیشر تشکیلات بهائی تحت رهبری بیتالعدل مستقر در حیفا را، یک سازمان فرقه گرا، قدرت طلب، دارای اهداف پنهان، دارای برخی بینظمیها و ابهام و پنهان کاری در حساب و کتابهای مالی تشکیلات (پولشویی)، دارای احکام تبعیضآمیز نسبت به زنان (علیرغم ادعای شعار تساوی حقوق زنان و مردان) و فاقد اخلاق دینی در برخورد با فرهیختگان و افراد متفکر بهائی و اذیت و آزار آنها میداند. گلیشر دیدگاههای مهم دیگری نیز دارد که به برخی از آنها در ادامه اشاره خواهد شد.
گزیدهی آثار منتشر شدهی فردریک گلیشر
کتابها:
فردریک گلیشر کتابهای مختلفی دارد که برخی از آنها مذهبی و برخی در زمینهی متون و اشعار حماسی است.
- کتاب «اصول جهانی آیین بهائیان اصلاح طلب» برگرفته از اندیشههای بهاءالله و عبدالبهاء، در ۱۴۸ صفحه.
Bahaullah &Abdul-Baha, Edited by Frederick Glaysher,”The Universal principles of the Reform Bahai Faith”, Earthrise press 2007.
کتاب حاوی مجموعهای از نوشتههای اولیه بهاءالله و عبدالبهاء است که نشان میدهد آیین بهائی، آیینی میانه رو و مبتنی بر جدایی دین از سیاست است، نه یک آیین طرفدار حکومت استبدادی، همچون بیتالعدل فعلی. در این کتاب سعی شده است تا این چهرهی پنهان از بهائیت بازنمایی شده و در معرض افکار عمومی قرار گیرد.
- کتاب «مجموعه اشعار روبرت هایدن» در ۲۵۶ صفحه با ویرایش گلیشر. روبرت هایدن یک بهائی روشنفکر معروف و مستقل است که از تفکرات بنیادگرایانه بهائیت منزجر و بیزار است.
Robert Hayden, Edited by Frederick Glaysher, “Collected Poems”, Liveright, 2013
- کتاب «مجموعه نثر هایدن» در ۲۰۳ صفحه با ویرایش گلیشر
Robert Hayden, Edited by Frederick Glaysher, “Collected Prose”, University of Michigan press, 1984
- کتاب «سخنگوی نیل» در ۷۲ صفحه
Frederick Glaysher, The Bower of Nil: A Narrative Poem, Earthrise press, 2002,2009.
- کتاب «مجلس شاعران (شعر حماسی)» در ۲۹۲ صفحه
Frederick Glaysher, The Parliament of Poets: An Epic Poem, Earthrise Press, 2012
- کتاب «اسطورهی روشنگری» در ۲۳۰ صفحه
Frederick Glaysher, The Myth of The Enlightenment: Essays, Earthrise Press, 2014
- کتاب «به درون ویرانهها (مجموعهی شعر)» در ۸۸ صفحه که دو بار چاپ شده است.
Frederick Glaysher, Into The Ruins: Poems, Earthrise Press, 1999, 2009.
- کتاب «بیشهی یومنیدس: مقالاتی دربارهی ادبیات، انتقاد و فرهنگ» در ۳۳۷ صفحه
Frederick Glaysher, The Grove of the Eumenides: Essays on Literature, Criticism, and Culture, Earthrise Press, 2007
- کتاب «نامههایی از بیابانهای آمریکا: نگاهی به یک سفر» در ۱۷۲ صفحه
Frederick Glaysher, Letters From The American Desert: Signposts of a Journey, A Vision, Earthrise Press, 2008
- کتاب «شکار کلاغ: آوازهای بیگناهی» در ۲۶ صفحه
Frederick Glaysher, “Crow Hunting: Songs of Innocence”, Earthrise Press, 2010
برخی از مقالات گلیشر
- نقد گلیشر بر کتاب بهائیان آمریکا اثر ویلیام گارلینگتون
The American Baha,I Mixture – William Garlington. The Baha,I Faith in America
- آیین بهائی و آزادی اندیشه
The Baha,I Faith & Religious Freedom of conscience
- پاسخ گلیشر و دیگران به مقالهی مرکز گریزی موژان مومن
Stausberg, Michael, Denis Mac Eoin, Sen McGlinn, Eric Stetson, Frederick Glaysher, and Moojan Momen. “Challenging apostasy: Responses to Moojan Momen,s Marginality and Apostasy in the Baha,I Community” Religion 38, no 4 (2008): 384 – ۳۹۳
برخی از سخنرانیهای گلیشر
- بیان دیدگاههای واقعی رابرت هایدن در مورد بهائیت
- «رابرت هایدن زیر پنجرهی بلندی از تالار آنجل» موضوع سخنرانی گلیشر در صدمین سال رابرت هایدن دربارهی احساسات دوگانه و مشکوک رابرت نسبت به بهائیت حیفایی (بیتالعدلی)
- سانسور در بهائیت
- مصاحبه گلیشر با دو خبرنگار مستندساز اسرائیلی با عنوان «بهائیان در حیاط خلوت من»