تاریخ بهائیت درواقع در ابتدا به معرفی میرزا حسینعلی نوری به عنوان بنیانگذار بهائیت میپردازد و کارها و اقدامات او را بازگو میکند، سپس به معرفی عباس افندی و بعد از آن به شوقی افندی که رهبران تاریخ بهائیت بودند، میپردازد و درباره مسائل و کارهایشان و اقداماتی که داشتهاند توضیحی برای شما خواننده گرامی قرار میدهد. در این میان اتفاقات و وقایع این بخش از تاریخ هم که در جریان آن بوده شرح داده شده است.
لوح عهدی (وصیتنامه)
«لسان از برای ذکر خیر است او را به گفتار زشت میالایید … مذهب الهی از برای محبت و اتحاد است او را سبب عداوت و اختلاف منمایید… وصیه الله آن که باید اغصان و افنان و منتسبین، طراً بغصن اعظم ناظر باشند…
قَد قَدَّرَ اللهُ مَقامَ الغُصنِ الأکبَرَ بَعدَ مَقامِهِ إنَّهُ هُوَ الأمرُ الحَکیمُ قَدِ اصطَفَینَا الأکبَرَ بَعدَ الأعظَم …
محبت اغصان بر کل لازم … احترام و ملاحظهی اغصان بر کل لازم»1مجموعهی الواح چاپ مصر صفحات 400 تا 403
لازم به ذکر است افنان لقب خویشاوندان باب و اغصان لقب خویشاوندان و فرزندان بهاء است و از این روست که عباس افندی را غصن اعظم و محمدعلی افندی را غصن اکبر گفتهاند.
آثار بهاء
در تاریخ بهائیت از او مکتوبات فراوانی در دست میباشد که در ضمن مجموعههای گوناگون به صورت تکراری به چاپ رسیده و شرح آثار او را میتوان از کتاب گنج شایگان نوشتهی اشراق خاوری چاپ مؤسسه مطبوعات امری به دست آورد.
آثار مکتوب بهاء
1- ایقان
2- اقدس
3- مجموعهی اشراقات
4- مجموعهی اقتدارات
5- لوح ابن الذئب (لوح مبارک خطاب به شیخ محمدتقی نجفی)
6- بدیع
7 – مجموعه الواح چاپ مصر
8 – مجموعه الواح چاپ تهران
9 – آثار قلم اعلی:
جلد 1 (مبین)، جلد2
جلد 3 (جواهرالأسرار و هفت وادی و چهار وادی و مثنوی و قصیدهی ورقائیه)
جلد 4، جلد 5 (الواح ملوک و سلاطین)
جانشین بهاء
عباس افندی (معروف به عبدالبهاء)
1260- 1340 ه.ق
عبدالبهاء
گویند در شب بعثت باب در تاریخ پنجم جمادیالاولی سال 1260 میرزا حسینعلی از زن نخست خود موسوم به نوابه فرزندی آورد که نامش را عباس گذاردند و بعدها القاب «آقا» و «سرکار آقا» و «ابن الله» و «ابن البهاء» نیز گرفت. اما بهاء از زن دیگرش مهد علیا سه پسر داشت که عبارتاند از: محمدعلی افندی و میرزا ضیاءالله و میرزا بدیعالله.2قرن بدیع جلد سوم صفحات 19 و 82 و کواکب دریه جلد دوم صفحات 13 و 14 و مکاتیب جلد دوم صفحه 319 و رحیق مختوم صفحه 768
اختلاف بر سر جانشینی
پس از مرگ پدر، میان فرزندان جدایی افتاد و محمدعلی افندی با دو برادر دیگرش و نیز دو تن از زنان میرزا حسینعلی و با خواهران و پسر عموها بر عبدالبهاء شوریدند و با این که در لوح عهدی سفارش شده بود که اختلاف و نزاع نیفتد و احترام و دوستی اغصان و بستگان دیگر مراعات شود و ناسزا و افترا موقوف گردد، با این حال چون دو دستگی بالا گرفت، عباس افندی، غصن اکبر را ناقض اکبر و مریدانش را ناقضین خواند و پیروان خود را ثابتین نام نهاد.
افشاگری مجدد
«محمدعلی نیز به تلافی، غصن اعظم را رئیس المشرکین گفته، ابلیس لقب داد.»3توقیعات مبارکهی شوقی افندی معروف به لوح قرن جلد یکم صفحه 103 و رحیق مختوم صفحه 87
«بار دیگر سرکار آقا برادر و مریدانش را با القاب پشه و سوسک و کرم خاکی و خفاش و جغد و کلاغ و روباه و گرگ و … باقی درندگان مفتخر ساخت و خویشتن را بلبل و طاووس نامید.»4مکاتیب جلد یکم صفحات 442 و 443 و نیز مکاتیب جلد دوم صفحه 234 و الواح وصایا چاپ مصر صفحه 9 و توقیعات مبارکه جلد یکم صفحه 132
تکرار تاریخ
«میرزا محمدعلی هم برای تکمیل باغ وحش خانوادگی ابنالبهاء را گوساله و الاغ دوپا خوانده، خود را غضنفرالله (شیر خدا) لقب داد.»5مکاتیب جلد یکم صفحه 271 و رحیق مختوم صفحه 581
دزدیدن آثار
«و سرانجام این تعارفات رکیک و ناپسند به آنجا رسید که عباس افندی اعلام داشت که ناقضین بسیاری از الواح و آثار بهاء را سرقت نموده، در آنها دست بردهاند و از همه بدتر آن که صورت نماز نه رکعتی بهائیت را به همراه احکام متمم کتاب اقدس دزدیده و آئین نازنین را ناقص کرده اند و هنوز این عبادت عظمی مفقود میباشد.»6رحیق مختوم صفحات 25 تا 28 و صفحات 174 و 175 و گنجینهی حدود و احکام صفحه 32
معلوم میشود که میرزا حسینعلی در تمام تاریخ عمر حتی یک بار هم این نماز را نخوانده بود تا عباس و دیگر مریدان فراگیرند و محتاج ورق پارههای محمدعلی نشوند.
اعتراف به بیکفایتی پدر
و این جاست که انسان از پیشبینی نادرست و فرجام اندیشی بر خلاف جناب بهاء به شگفت میآید؛ به ویژه اگر این کلام گهربار را نیز از سرکار آقا دیده باشد که:
«انصاف باید داشت از نفسی که در تربیت اولاد و عیال و آل عاجز مانده، چگونه امید تربیت اهل آفاق نماییم و آیا در این قضیه ذرهای شبهه و تردید است؟ لا والله!»7مکاتیب جلد دوم صفحه 182
زیرکتر از پدر
عباس افندی از پدر زیرکتر و محافظه کارتر و داناتر بود و خود را فردی عادی و بنده و غلام بهاء (عبدالبهاء) میخواند تا از او برهان و حجتی نخواهند و در عوض هرچه میتوانست مقام باب و بهاء را بالا میبرد.
ایشان همیشه نان را به نرخ روز میخورد و بر خلاف پدر، پای بند به یک حکومت و یک ولی نعمت نبود و متناسب با موقعیت، در آستان هر دولتی ابراز چاکری و … مینمود.
ارتباط با روسیه
«در اوایل که هنوز دولت روس تزاری برقرار بود، در سایهی عنایت آن حکومت استعمارگر میزیست و مریدانش در عشقآباد روسیه منزلتی داشتند و حتی به تشویق و پشتیبانی و مساعدت آن دولت، در آن جا مشرق الأذکاری برپا کردند.»
بنا به نوشتهی کواکب دریه جلد دوم صفحه 95 این معبدها توسط کمونیستها به موزه تبدیل شد.8قرن بدیع جلد سوم صفحه 125
دستور دعا برای دولت روس
«جمیع دوستان به دعای دوام عمر و دولت و ازدیاد حشمت و شوکت اعلی حضرت امپراتور اعظم الکساندر سوم و اولیای دولت قوی شوکتش اشتغال ورزند زیرا که در الواح منیعه که در این اوقات از ارض مقدس عنایت و ارسال رفته، میفرمایند آن چه را که ترجمه و خلاصهی آن این است:
… باید این طایفهی مظلومه ابدأ این حمایت و عدالت دولت بهیه روسیه را از نظر محو ننمایند و پیوسته تأیید و تسدید حضرت امپراتور اعظم و جنرال اکرم را از خداوند جل جلاله مسئلت نمایند.»9مصابیح هدایت نوشتهی عزیزالله سلیمانی جلد دوم صفحه 282 چاپ لجنه نشر آثار امری
دعا برای دولت عثمانی
درهمین اوقات خود ایشان برای اغفال دولت عثمانی و جلب توجه آن، چنین راز و نیاز مینمود:
إلهی إلهی اسئَلُکَ بِتَأییداتِکَ الغَیبِیَّهِ وَ تَوفیقاتِکَ الصَّمَدانِیَّهِ وَ فُیُوضاتِکَ الرَّحمانِیَّهِ أن تُؤیِّدَ الدَّولَهَ العِلِّیهَ العُثمانِیَّیهَ وَ الخِلافَهَ المُحَمَّدیَّهَ عَلَی التَّمَکُّنِ فِی الأرضِ10مکاتیب جلد دوم صفحه 312
افشای خیانت
«پس از آن که دعاهای بهاء و بهائیان در حق حکومت روسیهی تزاری به عکس مستجاب گردید و آن حکومت ستمگر منقرض شد، سرکار آقا دست به دامان انگلیسیان زد و علفزار بهائیت از رود تایمز سیراب گشت.
گذشت ایام پرده از حقایق برداشت و عثمانیها دریافتند که عباس افندی به نفع دولت انگلیس جاسوسی میکند و جمال پاشا فرماندهی کل قوای عثمانی قصد اعدام وی را نمود.»11قرن بدیع جلد سوم صفحه 291
اقدام ارباب
«چون این گزارش یعنی حکم اعدام سرکار آقا، به لرد بالفور وزیر امور خارجهی وقت رسید، در همان یوم وصول، دستور تلگرافی به جنرال ألِنبی سالار سپاه انگلیز در فلسطین صادر شد.
تأکید اکید نمود که به جمیع قوا در حفظ و صیانت عبدالبهاء و عائله و دوستان آن بکوشد.»12قرن بدیع جلد سوم صفحه 297
خدمتگزار صدیق بریتانیا
«و بالاخره در این کشاکش قوای انگلیس در خاک عثمانی پیاده شده و جان عباس افندی نجات یافت و به سبب خدمات شایانی که ایشان نموده بود بلافاصله از جانب آن دولت به دریافت نشان عالی پهلوانی (knighthood) و لقب سر (sir) مفتخر گردید.»13قرن بدیع جلد سوم صفحه 299
دعای عاجزانه
اللّهُمَّ إنَّ سُرادِقَ العَدلِ قَد ضُرِبَت أطنابُها عَلی هذِهِ الأرضِ المُقَدَّسَهِ … وَ نَشکُرُکَ وَ نَحمِدُکَ …
اللّهُمَّ أیِّدِ الإمبراطُورَ الأعظمَ جُورجَ الخامِس عاهِلِ إنکِلِترا بِتَوفیقاتِکَ الرَّحمانِیَّهِ و أدِم ظِلَّها الظَّلیلَ عَلی هذَا الأقلیمِ الجَلیلِ … ع ع14مکاتیب جلد سوم صفحه 347
ادامه این مقاله را در قسمت چهارم مطالعه نمایید …
کلیک کنید: قسمت اول
کلیک کنید: قسمت دوم
کلیک کنید: قسمت چهارم
⇧1 | مجموعهی الواح چاپ مصر صفحات 400 تا 403 |
⇧2 | قرن بدیع جلد سوم صفحات 19 و 82 و کواکب دریه جلد دوم صفحات 13 و 14 و مکاتیب جلد دوم صفحه 319 و رحیق مختوم صفحه 768 |
⇧3 | توقیعات مبارکهی شوقی افندی معروف به لوح قرن جلد یکم صفحه 103 و رحیق مختوم صفحه 87 |
⇧4 | مکاتیب جلد یکم صفحات 442 و 443 و نیز مکاتیب جلد دوم صفحه 234 و الواح وصایا چاپ مصر صفحه 9 و توقیعات مبارکه جلد یکم صفحه 132 |
⇧5 | مکاتیب جلد یکم صفحه 271 و رحیق مختوم صفحه 581 |
⇧6 | رحیق مختوم صفحات 25 تا 28 و صفحات 174 و 175 و گنجینهی حدود و احکام صفحه 32 |
⇧7 | مکاتیب جلد دوم صفحه 182 |
⇧8 | قرن بدیع جلد سوم صفحه 125 |
⇧9 | مصابیح هدایت نوشتهی عزیزالله سلیمانی جلد دوم صفحه 282 چاپ لجنه نشر آثار امری |
⇧10 | مکاتیب جلد دوم صفحه 312 |
⇧11 | قرن بدیع جلد سوم صفحه 291 |
⇧12 | قرن بدیع جلد سوم صفحه 297 |
⇧13 | قرن بدیع جلد سوم صفحه 299 |
⇧14 | مکاتیب جلد سوم صفحه 347 |